مطالب ادبی و فرهنگی

سلام دوستان عزیز .به وبلاگم خوش آمدید .امید دارم از بخش های متنوع وب کمال استفاده رو ببرید

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ارسنجان» ثبت شده است

فوت وفن خوشمزه ترین تِکی مرغ(تو دلی)- با سنگ دان ویا جگر مرغ

خوراکی محلی - ارسنجان

امروز می خوام طرز تهیه  خوراکی خیلی خوشمزه با سنگ دان مرغ یا جگر مرغ که هم می توان د ون شکم مرغ گذاشت که اصطلاحاً مرغ  شکم پر می گویند و هم لای برنج گذاشت رو آموزش بدم .

مواد لازم برا مرغ شکم پر یا تودلی

یک بسته نان  بلورین (نان نازک ) یا لواش (10تا)

یک بسته 300گرمی سنگ دان و یا جگر(سنگدان با ذائقه ما بهتر بود).

 پیاز نیم کیلو

روغن 200گرم(نصف لیوان)

رب انار 250 گرم (بستگی به ذائقه کمتر یا بیشتر)

فلفل سیاه وقرمز، زیره،نمک،زرد چوبه به میزان لازم

مغز گردو 200 گرم ،کنجد چرخ شده 200 گرم

 نکته:مغز گردو چرخ شده و یا کنجد چرخ شده جزءمواد اصلی نیست و در صورت تمایل استفاده کنید.

اگه خواستید می تونید ازسویا یا گوشت هم بجای سنگدان استفاده کنید.

طرز تهیه:

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۳ ، ۰۹:۲۹
زهرا اسکندری

خاطرات دبستان پرازشیطنت وبازیگوشی ودلهره وترس واضطراب و...اما شیرین .نمی دونم از کدوم بگم ازبه صف ایستادنامون سرصبحگاهی وشعر خواندمون یا زنگهای تفریح که دست هارا به هم زنجیر می کردیم ومی خواندیم عمو زنجیرباف بعله زنجیر منو بافتی و...یا خروس چته پام شکسته ...وسرودهای ملی میهن خویش کنیم آباد...ما دختران ایران می بندیم عهدوپیمان وجیغ وهمهمه وشیطنت هاوزمین خوردن ها.یادش به خیر،صفاوصمیمیت کودکانه،دوراز ریا،حرص وحسدواگربود بچه گانه بود.
زنگ مدرسه آویزه ای بزرگ روی یک صفحه ی حلبی که دلنگ دلنگ صدا می دادوخانم مستخدم وظیفه به صدادرآوردن زنگ را به عهده داشت وکه به محض شنیدن صدامامثل شلیک گلوله ازتفنگ  ازکلاسا می پریدیم بیرون و باز سروصدا وگرگم به هوا...
امروز می خوام یادی کنم از معلم های دبستان  اسم بعضی هاشون روبه خاطردارم کلاس دوم خانم خادم الحسینی وسوم خانم نعمت اللهی -و خانم ابراهیمی –خانم وکیل زاده و..مدیروناظم محترم همه شان درپناه حق.
یکی از کارهای کودکانه که نشان صداقت ومهربانی بود ،جمع کردن تارهای موی معلم بود،دانش آموزی که موفق می  شد یه تار مو به دست بیاره انگار گنجینه های بزرگ دنیا رو به اودادندوفاتحانه به بچه های دیگه نشون می داد وآن رالای کتاباش نگه می داشت. یه روز منم هوس گرفتن غنیمت به سرم زد.معلمی که دوستش داشتم ،خانم نعمت اللهی بود. همیشه عادت داشتند،طول وعرض کلاس رو درهنگام مشق نوشتن ماطی کنند .رقیه مبصر کلاس  زبل وزرنگ بود. وقتی معلم پشت می کرد،تارهای موی بلندو پرپشت معلمو می کندومثل یه غنیمتی بزرگ بین بچه ها تقسیم می کرد ودرمقابل چیزی می گرفت وآنروزهم من بی نصیب نماندم
.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۲ ، ۱۰:۴۴
زهرا اسکندری