مطالب ادبی و فرهنگی

سلام دوستان عزیز .به وبلاگم خوش آمدید .امید دارم از بخش های متنوع وب کمال استفاده رو ببرید

مکتب رمانتیسم

جمعه, ۲۵ مهر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۹ ق.ظ

 مکتب(رمانتیسم)

آثار ادبی و هنری نیمه اول قرن نوزدهم فرانسه، جریان فرهنگی را نشان می دهد که مکتب «رمانتیسم» نامیده می شود . «شاتوبریان» و «مادام دواتسال» با ترجمه آثار نویسندگان و شعرای انگلیسی و آلمانی، مکتب رمانتیسم را به فرانسه وارد و معرفی کردند. در واقع رمانتیسم فرانسه تحت تأثیر رمانتیسم انگلستان و آلمان به وجود آمد، ولی با وجود این، در فرانسه به صورت مکتبی وسیع و منسجم درآمد، چنانکه به تدریج ادبیات اروپا تحت تأثیر ادبیات رمانتیک فرانسه قرار گرفت.

در فرانسه، این مکتب بین سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۸۵۰ جریان داشت. حدود سال ،۱۸۲۴ نودیه (Nodieh) نویسندگان جوان رمانتیک را در گروهی به نام سناکل (Cnacle) به دورهم جمع کرد. از سال ،۱۸۲۷ هوگو سرپرستی این گروه را به عهده گرفت و به این ترتیب به عنوان سردسته و رهبر رمانتیکها برگزیده شد. او با انتشار درام معروف خود به نام «نبرد ارنانی» (Hernani) در سال ،۱۸۳۰ این مکتب را به اوج خود رساند که در این نمایشنامه، هوگو علیه عقاید کلاسیکها برخاسته است.

بعد از سال ۱۸۳۰، رمانتیکها به دو دسته محافظه کار و آزادیخواه تقسیم شدند که هوگو و وینیی در گروه محافظه کار و استاندال در دسته آزادیخواه جای گرفتند. به تدریج اختلاف و غرض ورزیهای نویسندگان با یکدیگر و روی آوردن آنان به سیاست و عقاید سوسیالیستی باعث شد که در نیمه دوم قرن نوزده، کم کم چراغ این مکتب بی فروغ شود.

• رمانتیک و رمانتیسم چیست؟

صنعت «رمانتیک» در ابتدا در معناهای خیالی، افسانه ای، شاعرانه، قهرمان وار و جالب توجه به کار می رفت. اما در آغاز قرن نوزدهم، این کلمه معنای مدرن و امروزی خود را به دست آورد و برای توصیف مناظر زیبا و دلربای طبیعت به کار برده شد که تأمل و تخیل بیننده را بر می انگیخت.

کلمه «رمانتیسم» طی نیمه اول قرن نوزدهم به عنوان برچسبی بر جریان ادبی به کار می رفت که سعی داشت ادبیات جدیدی را احیا کند که مغایر با قوانین کلاسیک بود. قوانینی که به تقلید و پیروی از قدما هنوز هم در آن زمان لازم الاجرا و متداول بودند. به همین دلیل به این مکتب «مکتب ضد کلاسیک» نیز گفته می شود. از جمله تضادهای بین کلاسیسم و رمانتیسم این است که کلاسیکها ایده آلیست (آرمانگرا) بودند، یعنی تنها جنبه های زیبا را در هنر بیان می کردند، ولی رمانتیکها، رئالیستها (واقعگرا) هستند، یعنی به عقیده آنان، حقایق چه خوب و چه بد، باید بیان شوند. دیگر اینکه کلاسیکها عقل گرا ولی رمانتیکها احساسی و خیال پرداز هستند.

رمانتیسم یک مبارزه است. این مبارزه به تضاد بین نسلها مربوط می شود. رمانتیکها جوان و جسور هستند که با افراط گری و نوآوری در طرز لباس پوشیدن و رفتار خود باعث تعجب نسل پیش از خود یعنی محافظه کارانی می شوند که می خواهند هنر و ادبیات محافظه کارانه کلاسیکها را حفظ کنند.

رمانتیسم «درد قرن» است. این عبارت، حالت شک و تردید و نارضایتی دو نسل اول قرن نوزدهم را نشان می دهد که به دلیل شور و هیجان رسیدن به عشق، در کنار شکست و ناکامی در راه رسیدن به هدف به وجود می آید که در نهایت غم و اندوه و احساس دلتنگی و اضطراب را در رمانتیکها به وجود می آورد. به همین دلیل به این مکتب «مکتب سرخوردگی ها» نیز گفته می شود.

رمانتیکها تصویر قهرمان آثار خود را بسیار خوب، زیبا، جذاب، معتقد و عاشق نشان می دهند. قهرمان رمانتیک، عاشقی آزاد است که احساس می کند مالک سرنوشت خود نیست و این دنیای فانی مکان مناسبی برای بیان احساسات و تحقق رؤیاهای او نیست، به همین دلیل معتقد به دنیای لایتناهی است و در آرزوی رسیدن به این دنیای برتر انتظار می کشد.

• بیانیه های این مکتب:

یکی از بیانیه های این مکتب، کتاب «راسین و شکسپیر» (Racine et Shakespear) اثر استاندال است. در این کتاب، استاندال تئاتر خشک و مقید کلاسیک راسین را با تئاتر آزاد، احساسی و رمانتیک شکسپیر مقایسه می کند و آنها را مورد نقد و بررسی قرار می دهد.
ویکتور هوگو در سال ۱۸۲۷ با مقدمه ای که بر درام «کرامول» (Cromwell) خود نوشت، یکی دیگر از بیانیه های این مکتب را ارایه داد و به این ترتیب «درام» رمانتیک را آنطور که باید باشد، تعریف کرد. او در این بیانیه تئاتر شکسپیر را به عنوان تئاتری کاملاً رمانتیک تأیید و تصدیق می کند.

 

• عقاید رمانتیکها:

1.  آزادی: رمانتیسم «مکتب آزادی خواهی در هنر» است. از شعارهای پیروان این مکتب «آزادی اندیشه» و «آزادی بیان» است. در قرن هجدهم، تئاتر و شعر تابع قوانین سختی بود که از کلاسیکها به جا مانده بود، اما به عقیده رمانتیکها، باید قوانین دست و پاگیر و خشک کلاسیک را از بین برد. ادبیات نباید برای بیان احساسات و عشق و علاقه نویسنده حد و مرزی قایل شود، تا اینکه او بتواند بی قید و بند و با آزادی تمام سخن بگوید.

2.  هیجان و احساسات: در این مکتب ابراز احساسات و هیجان یک اصل است. به عقیده آنان، عقل و منطق در هنر جایی ندارد و این احساس است که بر روح بشر تسلط دارد. بنابراین، باید احساسات و هوسهای روح را در محدوده رعایت مسائل اخلاقی بیان کرد. رمانتیکها می گویند: «باید هیجانهای شاعر یا نویسنده بیان شود تا بتواند هیجان خواننده را برانگیزد.»

3.  گفتن از «خود»: یکی از مشخصات بارز آثار ادبی رمانتیکها، در قالب شعر یا رمان، استفاده مکرر از کلمات «من» و «خود» است که به این وسیله رمانتیکها می خواهند خواننده را با عشق و علاقه، درد و دلتنگی، اضطراب و بطور کلی احساسات درونی خود آشنا کنند. آنان اوضاع و احوال و حالتهای روحی خود را مانند درد دلی برای خواننده خود بیان می کنند و باعث برانگیختن احساسات او می شوند. قهرمان آثار رمانتیکها «خود» اوست. به این ترتیب آثار این مکتب را تقریباً می توان سرگذشت نویسندگان آن به حساب آورد.

4.  گریز و سفر: سفر واقعی یا خیالی، سفر تاریخی یا جغرافیایی، از نظر رمانتیکها به هرحال باید از زمان «حال» گریخت. باید از ناکامی، دلتنگی، اندوه و سرخوردگی ها فرار کرد. فرار به رؤیا، فرار به گذشته، فرار به سرزمینهای دیگر، فرار به تخیلات.

5.  احیای زبان: رمانتیکها با استفاده از کلمات بدیع و جالب، استعاره و تشبیه و دیگر صنایع ادبی به دنبال نوع آوری و رسیدن به زبانی جدید برای بیان افکار خود هستند.

6.  کشف ناشناخته ها: رمانتیکها به دنبال چیزهای ناشناخته و موضوعات جدید هستند. آنان با تصویرسازی در ذهن، کاوش در جهان رؤیا و کشف عصر فراموش شده، هنر خود را خلق می کنند.

7.  مذهب: دوران کلاسیسیم و قرن ،۱۸ قرون عقل و منطق بود، ولی در قرن ۱۹رمانتیکها به دین و مذهب روی می آورند. رمانتیکها برای جنبه های معنوی و روح انسان اهمیت زیادی قایل هستند.

• قالبهای رمانتیسم

1.  شعر غنایی: شعر قالبی مناسب برای بیان احساسات و ابراز هیجان و همچنین بیان اندوه و دلتنگی شاعر رمانتیک است. او با ملایم کردن قواعد فن شعر، ارجحیت دادن به موزیک و آهنگ درونی و به کار بردن عبارات تعجبی و دعایی، شعر غنایی رمانتیک را خلق می کند. «تفکرات شاعرانه» اثر لامارتین، کتابی برای نسلهایی بود که منتظر نو و احیا شدن شعر بودند.

2.  تئاتر: رمانتیکها تقسیم بندی کلاسیک درام را به دو دسته کمدی و تراژدی قبول نداشتند. به عقیده آنان، تمام جنبه های زندگی بشر، خوب یا بد، زیبا یا زشت، مسخره یا جدی و هر آنچه که در زندگی انسان وجود دارد، بدون سانسور باید آن را بر صحنه تئاتر آورد. برخلاف کلاسیکها که تنها جنبه های زیبای زندگی را در هنر نمایش می دادند.

3.  رمان: رمان در این مکتب، انعکاس روح نویسنده رمانتیک در قالب داستان است. رمان رمانتیک مقدمه ای بر رمان رئالیستها است.

 

• موضوع و مضمون آثار رمانتیک

رمانتیسم بیشتر به موضوع (Sujet) می پردازد تا به مضمون (thme).
یکی از موضوعهای اصلی آثار رمانتیک طبیعت است. رمانتیکها برای تسلی اضطراب درونی خود به طبیعت پناه می برند. آنان ساحل دریا، توفان، آبشار، بیشه، اعماق دریا و جنگلها را محرم راز دل خود می دانند. آنان در دنیای رؤیا و تخیل به دنبال موضوعهای بکر و تازه می گردند.

از دیگر موضوعات رمانتیسم می توان زوال، اندوه و هیجان را نام برد.
«پاییز» با رنگهای متنوع واندوه برگهای مرده خود، دلتنگی «غروب» و غم انگیزی آن، تاریکی «شب» و سکوتش، از نمادهای بیان کننده حالات روحی رمانتیکها هستند. اینها دردهای پنهانی است که در متنهای رمانتیک نفوذ کرده اند.

منبع :ساغر سکوت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۲۵
زهرا اسکندری

مکتب رمانتیسم

نظرات  (۱)

۲۰ دی ۹۳ ، ۱۵:۵۳ سیده زهرادهقانیان
عالی بوددددددددددددددددددد ولی امتحاناتو خیلی سخت بود.یکم مابدبختارودرک کنید بخدامخ مااینقدکشش نداره

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی