مطالب ادبی و فرهنگی

سلام دوستان عزیز .به وبلاگم خوش آمدید .امید دارم از بخش های متنوع وب کمال استفاده رو ببرید

۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

چگونه افکار منفی را از خود دور کنیم؟(قسمت دوم)

یکی از ویژگی‌های افکار منفی، طولانی بودن و کامل شدن آنهاست؛ فکرهای منفی این قدر در ذهن باقی می‌ماند و دنبال هم می‌چرخد تا یک ماجرای تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل بگیرد

 

بسیاری از ما دائم در حال سر و کله زدن با خودمان هستیم، با افکاری که گاه و بی‌گاه به سراغمان می‌آید. البته متأسفانه در اغلب موارد این فکرها و گفت‌ و گوهای درونی چندان مثبت نیست و همین مساله موجب می‌شود همه فکرها و گفت‌ و گوهای درونی را بد و استرس‌ زا بدانیم؛ چرا که معمولا عادت داریم خودمان را به دلیل اتفاقات گذشته محکوم ‌کنیم یا نگران و مضطرب اتفاقات آینده باشیم؛ اتفاقاتی که هنوز پیش نیامده و مشخص نیست روزی به واقعیت می‌پیوندد یا نه.

 

موضوع مهم این است که چنین افکار منفی‌ای می‌تواند امید به آینده را از بین ببرد و فرد را برای طی مسیر زندگی، تنها و ناامید رها کند، اما چون اعمال ما نتیجه افکارمان است، اگر بتوانیم تفکراتمان را تغییر دهیم، حتما قادر خواهیم بود طور دیگری هم عمل کنیم و در نتیجه زندگی متفاوتی خواهیم داشت. پس در این مورد هم باید سعی کنید و با تمرین، افکار منفی را به فکرهایی مثبت و انرژی‌بخش تغییر دهید.

 

بحث‌های درونی منفی را حذف کنید

اولین قدم، کسب آگاهی است؛ یعنی قبل از هر چیز باید فکرهای منفی را بشناسید و سعی کنید آنها را به افکار مثبت تغییر دهید؛ البته فراموش نکنید این کار ابتدا خیلی سخت است و نباید ناامید شوید؛ ولی وقتی راهش را پیدا کنید، براحتی می‌توانید این کار را پیش ببرید. پس اگر سال‌هاست با افکار منفی زندگی کرده‌اید، انتظار نداشته باشید طی یک شب از شر آنها خلاص شوید، چون این فکرها به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود که باید با شناخت دقیق، با آنها روبه‌رو شوید؛ مثلا اگر معلم کلاس اول دبستان همیشه شما را دانش‌آموزی بی‌استعداد خطاب کرده باشد، خیلی عجیب نیست اگر هنگام شروع کارهای جدید، دائم به خودتان بگویید «نمی‌توانم»، «این کار برای من خیلی سخت است» و... اگر هم دائم این فکرهای منفی در ذهن شما چرخیده باشد، حتما برای انجام کارها، اعتماد به نفس کافی نداشته‌اید. پس می‌بینید چقدر سخت است در این شرایط باور کنید توانایی شما بیشتر از چیزی است که خودتان فکر می‌کنید؟!

 

یکی از معروف‌ترین جملات منفی که خیلی از ما دائم با خودمان مرور می‌کنیم، این است: «من نمی‌توانم». غافل از این که وقتی به خودتان می‌گویید « نمی‌توانم » یا « این کار خیلی سخت است » در واقع مقاومتی نسبت به انجام آن کار در خودتان ایجاد می‌کنید که داشتن چنین مانع ذهنی‌ای می‌تواند شما را از رسیدن به موفقیت بازدارد. پس هر وقت به خودتان گفتید « من نمی‌توانم » کمی به جمله‌تان فکر کنید و بگویید « چرا نمی‌توانم؟ »

 

تحقیقات متعدد نشان داده است اکثر نوابغ و دانشمندان کسانی بوده‌اند که با کار و مطالعه زیاد به این موقعیت رسیده‌اند و همین موضوع ثابت می‌کند اگر می‌خواهید موفق شوید باید دائم به خودتان بگویید که می‌توانید.

 

تائیدات مثبت را از یاد نبرید

وقتی به هدف خاصی می‌رسید، معمولا جملات و عبارات مثبت را از افراد مختلف خواهید شنید؛ این عبارت‌ها معمولاً کوتاه، قابل باور و مشخص است. پس بهتر است این جملات را بارها برای خودتان تکرار کنید تا نوع دیگری از افکار درونی برای شما ایجاد شود. گام بعدی این است که تمام این تائیدات را با صدای بلند و با شور و شوق بگویید؛ حواستان باشد خواندن از روی جملات و کلماتی مثبت بدون هیچ حسی، فایده‌ای ندارد.

 

به فکرهای مثبت بال و پر دهید

یکی از ویژگی‌های افکار منفی، طولانی بودن و کامل شدن آنهاست؛ فکرهای منفی این قدر در ذهن باقی می‌ماند و دنبال هم می‌چرخد تا یک ماجرای تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل بگیرد، اما از حالا به بعد، سعی کنید به جای چنین کاری، این تمرین را انجام دهید؛ فکرهای شاد و مثبت را مانند یک فیلم طولانی و نشاط ‌انگیز دنبال کنید. برخی از تجسم‌ها بسیار مفید خواهد بود و باید تا می‌توانید داستان را ادامه دهید و بگذارید ساعت‌ها زمان شما را به خودش اختصاص دهد. در ضمن، خیلی بهتر است اگر این داستان را درباره خودتان بسازید و تصور کنید به هدف‌های‌تان رسیده‌اید.

منبع : jamejamonline.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۲۹
زهرا اسکندری

چگونه افکار منفی را از خود دور کنیم؟ 

یکی از ویژگی‌های افکار منفی، طولانی بودن و کامل شدن آنهاست؛ فکرهای منفی این قدر در ذهن باقی می‌ماند و دنبال هم می‌چرخد تا یک ماجرای تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل بگیرد
بسیاری از ما دائم در حال سر و کله زدن با خودمان هستیم، با افکاری که گاه و بی‌گاه به سراغمان می‌آید. البته متأسفانه در اغلب موارد این فکرها و گفت‌ و گوهای درونی چندان مثبت نیست و همین مساله موجب می‌شود همه فکرها و گفت‌ و گوهای درونی را بد و استرس‌ زا بدانیم؛ چرا که معمولا عادت داریم خودمان را به دلیل اتفاقات گذشته محکوم ‌کنیم یا نگران و مضطرب اتفاقات آینده باشیم؛ اتفاقاتی که هنوز پیش نیامده و مشخص نیست روزی به واقعیت می‌پیوندد یا نه.
 
موضوع مهم این است که چنین افکار منفی‌ای می‌تواند امید به آینده را از بین ببرد و فرد را برای طی مسیر زندگی، تنها و ناامید رها کند، اما چون اعمال ما نتیجه افکارمان است، اگر بتوانیم تفکراتمان را تغییر دهیم، حتما قادر خواهیم بود طور دیگری هم عمل کنیم و در نتیجه زندگی متفاوتی خواهیم داشت. پس در این مورد هم باید سعی کنید و با تمرین، افکار منفی را به فکرهایی مثبت و انرژی‌بخش تغییر دهید.
 
بحث‌های درونی منفی را حذف کنید
اولین قدم، کسب آگاهی است؛ یعنی قبل از هر چیز باید فکرهای منفی را بشناسید و سعی کنید آنها را به افکار مثبت تغییر دهید؛ البته فراموش نکنید این کار ابتدا خیلی سخت است و نباید ناامید شوید؛ ولی وقتی راهش را پیدا کنید، براحتی می‌توانید این کار را پیش ببرید. پس اگر سال‌هاست با افکار منفی زندگی کرده‌اید، انتظار نداشته باشید طی یک شب از شر آنها خلاص شوید، چون این فکرها به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود که باید با شناخت دقیق، با آنها روبه‌رو شوید؛ مثلا اگر معلم کلاس اول دبستان همیشه شما را دانش‌آموزی بی‌استعداد خطاب کرده باشد، خیلی عجیب نیست اگر هنگام شروع کارهای جدید، دائم به خودتان بگویید «نمی‌توانم»، «این کار برای من خیلی سخت است» و... اگر هم دائم این فکرهای منفی در ذهن شما چرخیده باشد، حتما برای انجام کارها، اعتماد به نفس کافی نداشته‌اید. پس می‌بینید چقدر سخت است در این شرایط باور کنید توانایی شما بیشتر از چیزی است که خودتان فکر می‌کنید؟!
 
یکی از معروف‌ترین جملات منفی که خیلی از ما دائم با خودمان مرور می‌کنیم، این است: «من نمی‌توانم». غافل از این که وقتی به خودتان می‌گویید « نمی‌توانم » یا « این کار خیلی سخت است » در واقع مقاومتی نسبت به انجام آن کار در خودتان ایجاد می‌کنید که داشتن چنین مانع ذهنی‌ای می‌تواند شما را از رسیدن به موفقیت بازدارد. پس هر وقت به خودتان گفتید « من نمی‌توانم » کمی به جمله‌تان فکر کنید و بگویید « چرا نمی‌توانم؟ »
 
تحقیقات متعدد نشان داده است اکثر نوابغ و دانشمندان کسانی بوده‌اند که با کار و مطالعه زیاد به این موقعیت رسیده‌اند و همین موضوع ثابت می‌کند اگر می‌خواهید موفق شوید باید دائم به خودتان بگویید که می‌توانید.
 
تائیدات مثبت را از یاد نبرید
وقتی به هدف خاصی می‌رسید، معمولا جملات و عبارات مثبت را از افراد مختلف خواهید شنید؛ این عبارت‌ها معمولاً کوتاه، قابل باور و مشخص است. پس بهتر است این جملات را بارها برای خودتان تکرار کنید تا نوع دیگری از افکار درونی برای شما ایجاد شود. گام بعدی این است که تمام این تائیدات را با صدای بلند و با شور و شوق بگویید؛ حواستان باشد خواندن از روی جملات و کلماتی مثبت بدون هیچ حسی، فایده‌ای ندارد.
 
به فکرهای مثبت بال و پر دهید
یکی از ویژگی‌های افکار منفی، طولانی بودن و کامل شدن آنهاست؛ فکرهای منفی این قدر در ذهن باقی می‌ماند و دنبال هم می‌چرخد تا یک ماجرای تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل بگیرد، اما از حالا به بعد، سعی کنید به جای چنین کاری، این تمرین را انجام دهید؛ فکرهای شاد و مثبت را مانند یک فیلم طولانی و نشاط ‌انگیز دنبال کنید. برخی از تجسم‌ها بسیار مفید خواهد بود و باید تا می‌توانید داستان را ادامه دهید و بگذارید ساعت‌ها زمان شما را به خودش اختصاص دهد. در ضمن، خیلی بهتر است اگر این داستان را درباره خودتان بسازید و تصور کنید به هدف‌های‌تان رسیده‌اید.
 
منبع : جام جم
 
 

مثبت اندیشی

 هـمواره افـکار ما بر روی احساسات ما تاثیرگذار می باشـد. اگر تصور کنید که کارهایتان سر و سامان نـخواهند گرفت، در شـمـا احـساس اندوه و انفعال ایجاد شده و از تـلاش و کوشش دست خواهید کشید.
 

اگر چنین می پـنـداریـد که برای انجام کارهایتان محتاج کمک دیگران هستید، ممکـن اسـت احـساس بی کفایتی و وابستگی کنید. اگـر تـصـور می کنـیـد که نـالایق و بـی کفایت می بـاشـید، احساس بـی ارزشـی و تـردیـد کـرده و دائـمـا خـودتـان را سـرزنـش خواهید نمود.
همانطور که ملاحظه کردید بی تردید ارتباط تنگاتنگی میان افکار و احساسات ما برقرار است. بنابر این دلیل واکنشهای هیجانی ناخواسته و شدید، افکار نامعقول و غیر منطقـی شما می باشند. تعریف تفکرات نامعقول چنین است:

1- افکار انعطاف ناپذیر.
2- دور از واقعیت.
3- غیر منطقی.
4- مخل بهداشت روانی.

راه حل ساده می باشد: افکار خود را متحول سازید.

اکنون به تعدادی از طـرز تـفـکرات نامعقول توجه کرده و سعی کنید برای دستیابی به یک زندگی شادتر از آنها اجتناب ورزید:

1- من بایـد مـورد پـذیرش و محبوب همگان باشم تا بتوانم احساس خوشایندی نسبت به خود داشته باشم. طرد شدن، ترک شدن و تنها ماندن خیلی هولناک است.

2- من باید در تمام زمینه ها لایق و کارآمد باشم - شکست بسیار وحشتناک میباشد.

3- هنگامی که اتفاق ناگواری روی میدهد من چاره ای جز اندوهگین شدن ندارم.

4- اگر کسی مرا مورد انتقاد قرار میدهد به مفهوم آن است که ایرادی در من وجود دارد.

5- من همواره باید دیگران را از خودم راضی نگاه دارم و مطابق خواسته و میلشان رفتار کنم.

6- من اساسا از دیگران پایین تر میباشم.

7- زندگی و یا دیگران باید همواره انتظارات مرا برآورده سازند.

8- مـن در زنـدگی محـکوم به افسردگی، ناامیدی و بدبختی می باشم چون مـشـکلات زندگی من لاینحل می باشند.

9- همواره باید کارها بر وفق مراد من پیش بروند.

10- همیشه زندگی و مردم باید منصفانه با من رفتار کنند.

11- مـن در زندگی محتاج شخصی هستم - یک شخص خاص - تا در کنار او باشم و بـه او تکیه کنم - چون من به تنهایی قادر به انجام کاری نیستم.

12- برای من آسانتر است زمـانی کـه به مشکلات زندگی فکر نکنم تا اینکه با مشکلات روبرو شده و مسئولیت حل آنها را بر عهده بگیرم.

13- افـراد بد و شرور بـاید مـجازات شـده و فـورا بـه سـزای اعـمالـشان برسند. اگر چنین نشود من از کوره در خواهم رفت.

14- عوامل خارجی مانند: مردم، جامعه ناسالم، بد اقبالی و سرنوشت دلیل بدبـخـتیها و ناراحتیهای من می باشند. از آن گذشـتـه مـن هیـچ کنـترلی بروی این عوامل خارجی نداشته بنابراین هیچ کاری برای افسردگی و نگون بختی خودم نمیتوانم انجام دهم.

15- من همیشه باید بی عیب و کامل بوده و از دیگران برتر باشم. کـمـال گـرایی یکی از مهمترین عوامل تنش زا است. کمالگرایی انواع گوناگونی دارد:

کمالگرایی در اخلاقیات: من هیچگاه نباید مرتکب خـطا و یـا گـناهی شوم و اگر چنین شود قادر به بخشش خود نمی باشم.
کمالگرایی در عملکرد: برای آنکه یک فرد ارزنده باشم باید همیشه در همه امور موفق گردم.
کمالگرایی در هویت: مـردم هیچگاه فرد آسیب پذیر و خطا کـاری هـمچون من را مورد پذیرش قرار نمیدهند.
کمالگرایی در احساسات: من همواره باید خوشحال و شادمان باشم - بـاید قـادر بـه کنترل احساسات منفی خود بوده و هیچگاه احساس افسردگی و اضطراب نکنم.
کمالگرایی در عشق: دو فردی که عاشق یکدیگر هستند هیچ گـاه نـبایـد بـا یـکـدیـگر بحث و مشاجره کنند و یا آنکه از دست هم عصبانی شوند.
کمالگرایی در زیبایی: چون من کمی اضافه وزن دارم فرد زشت و نازیبایی میباشم

16- فیلتر کردن: شـما تنها جنبه منفی پیشامدها را مشاهده کرده و آنها را زیر ذره بین قرار می دهید در حالی که جنبه مثبت آن را فیلتر کرده و حذف می نمایید.

17- تفکر دو قطبی: همه چیز یا سیاه است یا سفید، بد است یا خوب - یا شـما کـامل می باشید و یا آنکه یک ناکام و شکست خورده - هیچ حد وسطی وجود ندارد.

18- تعمیم افراطی: شما به یک نتیجه گیری عمومی مبـتـنی بـر یـک واقـعـه واحـد دست می یابید. به محض آنکه برای شما یک حادثه ناگوار روی دهد چنین می پـنـداریـد کـه آن بارها و بارها تکرار خواهد شد.

19- خـوانـدن فکر: بدون آنکه حرفی زده شود، پیـش داورانه از احـسـاس دیـگران و عـلت رفتارشان با خود آگاهی دارید.

20- فاجعه آمیز جلوه دادن: شما انتظار بلا، مصیبت و حوادث ناخوشایند را می کـشـید. کافیست از حادثه ناگواری مطلع گردید. آن وقت خواهید گفت: نکند سر من هم بیاید.

21- برداشت شخصی کردن: چنین می پندارید که هر چرا که دیگران میگویند و یا انـجام می دهند به نوعی در واکنش به شما می باشد.

22- نکوهش کردن: شما دیگران را مسئول دردها و مشکلات خود میدانید. یـا آنـکه خود را مسئول تمام مشکلات می پندارید.

23- بایدها: از تعداد زیادی قوانین خشک و غیر قابـل انـعـطاف کـه رفـتار دیگران و خودتان چگـونه بـاید بـاشـد پیروی می کنید و هنگامی که دیگران آن قوانین را زیر پا می گـذارنـد خشمگین شده و در صورتی که شما خودتان آنها را نـقـض کنید، احساس گناه خواهید کرد.

24- استدلال بر مبنای احساس: تصور می کـنید احساسات شما واقـعیت داشـتـه و هر آنچه احساس می نمایید عینیت دارد. اگر احساس بدبختی میـکنید پس حـتـما بدبخت هستید.

25- تـغـیـیر دادن: تصور می کنید با تحت فشار قـرار دادن و بـا چـاپـلـوسی دیـگـران قـادر خواهید بود آنها را به سلیقه خود تغییر دهید. چون امیدهای شما برای شادکامی کاملا وابسته به دیگران است.

26- کم طاقتی نسبت به ناکامی ها: من این بار هم شکـست خـوردم پـس بـهتر است دیگر ادامه ندهم.

27- بزرگنمایی: مشکلات و کمبودهای زندگی یتان را بزرگنمایی می کنید.

28- توقع پاداش آسمانی: انتظار دارید که پاداش تمام نیکی ها و فداکاری های شما در زندگی به شما داده شود مانند فردی که امتیازات را می شمارد. و در صورتیکه انتظارات شما برآورده نگردد، خشمگین می شوید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۲۵
زهرا اسکندری

با این روشها مغز خود برای انجام کارهای مورد نظر تحریک کنید!

 به احتمال قریب به یقین برای شما اتفاق افتاده که بایستی کاری را انجام بدهید ولی مغز شما به شما پیشنهاد انجام یک کار دیگر را بدهد و یا اصولاً مغز شما آن حس و حال انجام کار را به شما ندهد! مغز انسان اتاق فرمان تمام بدن انسان است و در اینجاست که تمام دستورات اجرایی صادرشده و به بقیه اجزای بدن مخابره می‌شود.

با این روشها  مغز خود برای انجام کارهای مورد نظر تحریک کنید! 

 تحریک کردن و وادار کردن مغز به کارهایی که می خواهیم

البته در پیچیده بودن مغز انسان شکی نیست ولی با این وجود در اینجا باهم ۱۰ روشی که می‌شود مغز انسان را فریفته و به کار مورد نظر وادار کرد و یا اگر دقیق‌تر بگوییم ۱۰ روشی که می‌شود با آن جلوی مغز خود قد علم کرد را با یکدیگر مرور می‌کنیم.

 

۱۰- به برنامه‌های سالم و غیر مضر بچسبید تا دچار هوس‌های نهان در ضمیر ناخودآگاه خود نشوید

با این روشها  مغز خود برای انجام کارهای مورد نظر تحریک کنید!

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد مغز انسان‌ها توانایی ذخیره فوق‌العاده اطلاعات ورودی به مغز از طرق حواس پنج‌گانه است و نکته جالب درباره این توانایی در قدرت ذخیره بالای اطلاعات نیست بلکه در ذخیره کردن این اطلاعات در قسمت ناخودآگاه مغز انسان است؛ به گونه‌ای که در اکثر مواقع شاهد آن هستیم که بدون اینکه انسان از تجربه‌ گذشته‌اش چیزی به خاطر داشته باشد بدن او به صورت خودکار به آن خاطره که می‌تواند موارد زیادی را شامل شود (از مزه یک غذا گرفته تا ترس از ارتفاعی که همگی می‌تواند ریشه در کودکی فرد داشته باشد ولی فرد آن خاطرات را به یاد نداشته باشد) واکنش نشان می‌دهد؛ به این فرایند بازخوانی اطلاعات، شرطی‌سازی گفته می‌شود.

 

 

حال برای استفاده از این ویژگی علیه مغز چه باید کرد؟ در اینجا بایستی از این روش برای شرطی‌سازی خود در راستای دلخواه استفاده کرد؛ مثلاً می‌شود هر وقت که کار دلخواه و دل‌چسبی را انجام دادیم بلافاصله یک لیوان شیر بخوریم که این عمل باعث شرطی شدن ما نسبت به شیر در راستای دلخواه می‌شود. در کل قاعده بازی به این صورت است که هرچه بیشتر به مغز خود به خاطر کارهای خوب پاداش دهی کمتر مغزت به خاطر پاداش تن به کارهای بد می‌دهد.

 

۹- به زندگی با دیدی جدید نگاه کنید

با این روشها  مغز خود برای انجام کارهای مورد نظر تحریک کنید!

همه ما در زندگی این موضوع را مرتب پیش خود تکرار می‌کنیم که هر چیزی روزی به درد ما می‌خورد که نتیجه این دیدگاه درخواست غیرارادی مغز انسان برای حفظ عادات و اطلاعات غیرضروری و بعضاً مضر است، حال اگر ما این دیدگاه خود را تغییر داده و مرتب پیش خود این جمله طلایی را تکرار کنیم که "جدید همیشه بهتر است" می‌توانیم شاهد تغییرات شگفت‌انگیزی درون خود باشیم زیرا با این طرز فکر عملاً به مغز خود القا می‌کنیم که بایستی عادات و افکار قدیمی را رها کرد و به سمت دنیای مرموز و پر رمز و راز خارج حرکت نمود.

 

یک راهکار مناسب این است که با خود بیاندیشیم اگر همه چیز را یکباره از دست دهیم چه اتفاقی می‌افتد؟ چه چیزهایی را دوباره می‌خرید و از چه چیزهایی می‌گذرید؟ به این ترتیب می‌توانید از شر افکار و اشیای اضافه خلاص شوید.

 

۸- روز خود را طولانی‌تر کنید تا نگران این باشید که چه بایستی در روز بکنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۲۰
زهرا اسکندری

(داستانک قسمت جهارم)

اعتصاب سه زن

سه تا زن انگلیسی ، فرانسوی و ایرانی با هم قرار میزارن که اعتصاب کنن و دیگه کارخونه رو نکنن تا شوهراشون ادب بشن و بعد از یک هفته نتیجه کارو بهم بگن بعد از انجام این کار دور هم جمع شدن ،زن فرانسوی گفت : به شوهرم گفتم که من دیگه خسته شدم بنابراین نه نظافت منزل،نه آشپزی ، نه اتو و نه . . . خلاصه از اینجور کارا دیگه بریدمخودت یه فکری بکن من که دیگه نیستم یعنی بریدموز بعد خبری نشد ، روز بعدش هم همینطورروز سوم اوضاع عوض شد، شوهرم صبحانه را درست کرده بود و آورد تو رختخواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتی بیدار شدم رفته بود زن انگلیسی گفت : من هم مثل فرانسوی همونا را گفتم و رفتم کنار روز اول و دوم خبری نشد ولی روز سوم دیدم شوهرم لیست خرید و کاملا تهیه کرده بود، خونه رو تمیز کرد و گفت کاری نداری عزیزم منو بوسید و رفت زن ایرانی گفت : من هم عین شما همونا رو به شوهرم گفتم اما روز اول چیزی ندیدم روز دوم هم چیزی ندیدم روز سوم هم چیزی ندیدم!شکر خدا روز چهارم یه کمی تونستم با چشم چپم ببینم.

مرا بغل کن:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۴۰
زهرا اسکندری

داستانک:(قسمت سوم )

حرف های عاشقونه

پیرمرد عاشق به زنش گفت: بیا یادی از گذشته های دور کنیم. من
میرم تو کافه منتظرت و تو بیا سر قرار بشینیم حرفای عاشقونه بزنیم.
پیرزن قبول کرد
فردا پیرمرد به کافه رفت. دو ساعت از قرار گذشت، ولی پیرزن نیومد
پیرمرد متعجب و نگران به خونه برگشت.
وقتی وارد خونه شد ، دید پیرزن تو اتاق نشسته و داره گریه میکنه.
متجب ازش پرسید: چرا گریه میکنی؟
پیرزن اشکاشو پاک کرد و گفت:
بابام نذاشت بیام!!!

عشق دانشجویی

یک دانشجوی مهندسی عاشق سینه چاک دختر همکلاسیش بود. بالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاری کرد اما دختر خانوم داستان ما عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد. بعدم پسر رو تهدید کرد که اگر دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه، به حراست میگه. روزها ازپی هم گذشت و دختره واسه امتحان از پسر داستان ما یک جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت " من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز رنجوندمت "اگر منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن. ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد. چهار سال آزگار کذشت و هر دو فارغ التحصیل شدند. اما پسر دیگه طرف دختره نرفت!!

نفوذ عشق

روزی مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می کرد که زیبا ترین قلب را درتمام آن منطقه دارد. قلب او کاملاً سالم بود و هیچ خدشه‌ای بر آن وارد نشد. پیر مردی جلوی جمعیت آمد و گفت که قلب تو به زیبایی قلب من نیست.قلب او با قدرت تمام می‌تپید اما پر از زخم بود. قسمت‌هایی از قلب او برداشته شده و تکه‌هایی جایگزین آن شده بود پیر مرد گفت:هر زخمی نشانگر انسانی است که من عشقم را به او داده‌ام، من بخشی از قلبم را جدا کرده‌ام و به او بخشیده‌ام. گاهی او هم بخشی از قلب خود را به من داده است که به جای آن تکه‌ی بخشیده شده قرار داده‌ام؛ عشق میان دو انسان هستند. بعضی وقتها بخشی از قلبم را به کسانی بخشیده‌ام اما آنها چیزی از قلبشان را به من نداده‌اند، اینها همین شیارهای عمیق هستند اما یاد‌آور عشقی هستند که داشته‌ام. امیدوارم که آنها هم روزی بازگردند و این شیارهای عمیق را با قطعه‌ای که من در انتظارش بوده‌ام پرکنند، پس حالا می‌بینی که زیبایی واقعی چیست؟مرد جوان در حالی که اشک از گونه‌هایش سرازیر می‌شد به سمت پیر مرد رفت از قلب جوان و سالم خود قطعه‌ای بیرون آورد و با دستهای لرزان به پیر مرد تقدیم کرد پیر مرد آن را گرفت و در گوشه‌ای از قلبش جای داد و بخشی از قلب پیر و زخمی خود را به جای قلب مرد جوان گذاشت .مرد جوان به قلبش نگاه کرد؛ دیگر سالم نبود، اما از همیشه زیباتر بود زیرا که عشق از قلب پیر مرد به قلب او نفوذ کرده بود...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۲۴
زهرا اسکندری

 داستانک:(قسمت دوم )

شرط عشق

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.
نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید..
بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید. موعد عروسی فرا رسید.
زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود. مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.
20 سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. همه تعجب کردند.
مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم".

زنده به عشق

خاطره یه دانشجو ،حتما بخونید...
خیلی سال پیش که دانشجو بودم،

بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند.
هم رشته ای داشتم که شیفته یکی از دختران هم دوره اش بود. هر وقت این خانم سر کلاس حاضر بود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون می گفت: استاد همه حاضرند!
و بالعکس، اگر تنها غایب کلاس این خانم بود ،می گفت:استاد امروز همه غایبند،هیچ کس نیامده!
در اواخر دوران تحصیل، باهم ازدواج کردند و دورادور می شنیدم که بسیار خوب و خوش هستند.
امروز خبردار شدم که آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ کرد است:
هیـچ کس زنده نیست… ''همه مُردند''.

ابراز عشق

روزی زوج جوانی زیست شناس برای تحقیق به جنگل رفتند. یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرأت کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.
آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟ آخرین حرف مرد این بود که :عزیزم، تو بهترین مونسم بودی. از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.
همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند.. این صادقانه ترین و بی ریاترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۱۹
زهرا اسکندری

داستانک:(قسمت اول)

عاشق واقعی

دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم....

کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من

زیباتر است و پشت سره شما ایستاده،دخترک

برگشت و دید کسی‌ نیست. کوروش گفت:اگر عاشق

بودی پشت سرت را نگاه نمی‌کردی

عشق ابدی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۱۳
زهرا اسکندری

راز خوش طعم شدن مافین های حاضری

نکات شیرینی پزی,راز خوش طعم شدن مافین


با نکات زیر مافین های خوش طعمی درست کنید.

برای تهیه مافین های خوب لازم است نکته هایی را درباره تهیه آن ها بدانید و رعایت کنید.

_ قالب های براق فلزی باعث طلایی شدن کامل مافین ها می شود.
_ هر قالب را تا دو سوم پر کنید تا به اندازه پف کند.

_ هر قالب مافین را خوب چرب کنید.
_ برای پیشگیری از سوختن کناره مافین ها، دو سوم از یک قالب مافین را با آب پر کنید.

_ از قاشق بستنی (اسکوپ های بستنی) برای ریختن مایه کیک استفاده کنید تا همه یک اندازه باشد.

_ مافین هایی که گرد نیست و پف می کند، برای مدت طولانی تر یا در دمای خیلی بالا پخته شده است.

_ خشکی بیش از حد مافین، به علت ریختن مایه کم در قالب و پخت طولانی و در دمای بالا ایجاد می شود.

_ در پی هم زدن بیش از حد و بالا بودن دمای فر در داخل مافین حفره تشکیل می شود.

منبع : khorasannews.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۴۹
زهرا اسکندری

نکاتی در تهیه کباب کوبیده

نکات درست کردن کباب کوبیده,راهنمای پخت کباب کوبیده


کباب کوبیده یکی از غذاهای سنتی ایرانی هاست که 4 نوع اصلی دارد؛ کباب کوبیده ساده، کباب کوبیده لقمه ای، کباب نگینی (که روی گوشت به سیخ کشیده شده، تکه های کوچک جوجه کباب گذاشته می شود) و کباب کوبیده زعفرانی.

برای آماده سازی و طبخ کباب کوبیده ساده باید 9 نکته را رعایت کرد:

1. مهم ترین نکته هنگام تهیه کباب کوبیده، آب پیاز است که حتما باید کاملا گرفته و فقط پیاز رنده شده به گوشت اضافه شود.

2. برای گرفتن آب پیاز می توانید پیاز رنده شده را در تنظیفی تمیز بریزید و آب آن را بگیرید. به طوری که حتی قطره ای آب باقی نماند. یادتان باشد که زیاده روی در مصرف پیاز باعث وارفتن کباب و ایجاد بوی بد در غذا می شود.

3. گوشت مورد استفاده در کباب کوبیده بهتر است از دو بخش چرب و خشک تشکیل شود، یعنی گوشت نسبت چربی بیشتر یا کمتری داشته باشد. بهترین قسمت ها مغز ران و شکمبه هستند که توصیه می شود مخلوط و با هم چرخ شوند.

4. هرگز برای تهیه کباب کوبیده از آرد، نان خشک یا جوش شیرین استفاده نکنید، زیرا اگر تمام نکته ها را در تهیه مایه گوشت به کار ببرید، دیگر استفاده از مواد یاد شده، آن هم برای راحت تر به سیخ کشیدن کباب، لزومی ندارد.

5. استفاده از زردچوبه در تهیه این غذا خطای بزرگی است. فراموش نکنید که ادویه های مناسب کباب کوبیده، زعفران، نمک و مقدار کمی فلفل سیاه هستند. البته زعفران را در کباب کوبیده زعفرانی استفاده می کنند و لزومی ندارد که در کباب کوبیده ساده ریخته شود.

6. بعد از مخلوط کردن تمام مواد با هم، بهتر است که چند ساعت گوشت در یخچال بماند تا در اصطلاح آشپزی «بیات» شود. این کار باعث می شود گوشت به سیخ کشیده شده نریزد.

7. بعد از به سیخ کشیدن کباب ها، سیخ ها را هم مدتی در یخچال قرار دهید و بعد آنها را برای طبخ روی آتش بگذارید تا از ریختن گوشت روی آتش جلوگیری شود.

8. فاصله سیخ ها از آتش نباید کم باشد زیرا باعث می شود کباب ها بسوزند. این فاصله زیاد هم نباید باشد تا کباب ها نپخته باقی نمانند. تند تند چرخاندن سیخ ها هم باعث می شود مغز کباب ها نپخته بماند پس به آرامی آنها را روی آتش بگردانید.

9. صرف نظر از ارزش غذایی، خوش طعم ترین نوشیدنی با کباب کوبیده دوغ مزه دار شده با سماق، گل سرخ، نعناع و پونه خشک است که توصیه می شود با نمک کم تهیه شود.

اگر چربی خون دارید
چربی های مرئی گوشت را تا جایی که می توانید بگیرید. البته این موضوع باعث خشک شدن کباب کوبیده خواهد شد. در ضمن از افزودن کره به این غذا خودداری کنید زیرا با این کار مقدار کالری دریافتی تان چند برابر خواهد شد. به جای خوردن حجم زیادی برنج با کباب، آن را با بشقابی از سالاد سبزی های تازه میل کنید تا انرژی مازاد دریافتی، اضافه وزن و افزایش چربی خون را برای شما در پی نداشته باشد.

اگر کم خونی دارید
گوشت قرمز از منابع عالی آهن است بنابراین خوردن یک سیخ کباب کوبیده می تواند مقادیر قابل ملاحظه ای آهن را به بدنتان برساند، البته اگر این غذا را با آبلیموی تازه یا یک لیوان آب پرتقال بخورید. فراموش نکنید که خوردن کباب با ماست یا دوغ، به دلیل کلسیمی که در این مواد غذایی وجود دارد، باعث کاهش جذب آهن می شود پس به جای یک کاسه ماست موسیر، کباب تان را با یک بشقاب سالاد بخورید.

اگر یبوست دارید
بهتر است کباب را با سبزی های کباب شده ای مانند گوجه فرنگی، قارچ و فلفل سبز یا دلمه ای همراه کنید تا فیبر دریافتی تان افزایش و عملکرد دستگاه گوارش تان بهبود یابد. البته افزودن کمی روغن زیتون به غذا نیز موثر خواهد بود و چه بهتر که نوشیدنی همراه کباب، یک لیوان آب باشد.

 

منبع : کدبانو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۴۵
زهرا اسکندری