مطالب ادبی و فرهنگی

سلام دوستان عزیز .به وبلاگم خوش آمدید .امید دارم از بخش های متنوع وب کمال استفاده رو ببرید

7- طرح داستان

طرح داستان وقایعی را که قرار است در داستان روی بدهد را همراه با خط روایی اثر مشخص می کند. بر اساس طرح و پیرنگ، می بایست شرایط و اتفاقات داستانی به همراه نقاط عطف کار مشخص شده و معلوم گردد که شخصیت های داستان در انتها چه کاری انجام خواهند داد.

طرح داستان چینش و انتخاب رویدادها از طرف نویسنده است که می بایست با دقت و گزینشی منطقی صورت بگیرد تا مشخصات دراماتیک و یا زیبایی شناسی کار به مخاطب ارایه شود.

داشتن درکی صحیح از عناصر داستانی که در ذیل به توضیح مختصری درباره ی آن ها خواهیم پرداخت برای پیش بردن حوادث و رویدادهای داستانی مفید بوده و به شما کمک خواهد کرد تا برای داستان های کوتاه خود طرح و پیرنگی منسجم و قابل تامل بسازید.

حادثه : سعی کنید در طرح داستان خود از اتفاقاتی شگرف، متحورانه، هیجان آور، پرتحرک استفاده کنید تا خیلی سریع نظرات مخاطب را جلب کنید.

درگیری: می توانید برای شخصیت های خود درگیری درونی و یا خارجی و یا با شخصیتی دیگر ایجاد نمایید.

شرح ماوقع: پس زمینه ای از زندگی شخصیت داستان همانند زندگینامه اش می بایست به طور کامل برای شما مشخص باشد و قسمت هایی از آن را که برای پیشبرد داستان لازم می بینید ارایه دهید.

پیچیدگی در داستان: می توانید یک یا چند مشکل برای قهرمان داستانتان تدارک ببینید تا وی را از رسیدن به هدفش دور کنید.

فلش بک : یاداوری اتفاقاتی که قبل از شروع و وقوع داستان روی داده و ما آن ها را برای پیشبرد و بهبود بخشیدن داستان به مخاطب ارایه می دهیم.

اتصال دهنده ها: می توانید از تصویرسازی، گفتگوها، پرداختن به جزییات و ... برای اتصال پاراگراف های داستانی استفاده کنید.

نقطه ی اوج : زمانی که خط سیر حادثه ای داستان به اوج خود می رسد. مرحله ی بعدی، سقوط داستانی نامیده شده و در این زمان داستان کم کم به گره گشایی خواهد رسید. (البته می توانید در یک داستان گره گشایی صورت نگیرد. مترجم)

چنان چه شما در مورد شکل دهی طرح داستانی خود با مشکلاتی روبرو هستید می توانید از روند "طوفان مغزی" استفاده کنید. برای درک "طوفان مغزی" تصور کنید قهرمان شما مردی است که روزی به خانه می آید و به همسرش می گوید؛ دیگر دوستش ندارد و طلاق می خواهد. خب، این مساله می تواند به عنوان مثال پیامدهای زیر را به دنبال داشته باشد.

1- زن می تواند به دنبال کار برود و تمام زندگی اش را صرف شغلش کند.

2- بچه ها بعد از این مساله می توانند دچار افسردگی و ناامیدی شده و اتفاقاتی برای آن ها روی بدهد.

3- شاید بچه ها بخواهند با پدرشان زندگی کنند.

4- شاید زن به شهر دیگری برود.

5- شاید زن تغییر شغل بدهد.

6- شاید آن ها خانه اشان را بفروشند.

7- شاید او برای بهبود روحیه اش به سراغ یک روانشناس برود و عاشق او بشود.

8- شاید مرد پشیمان شده و برگردد و زن ببخشدش.

9- شاید مرد پشیمان شده و برگردد اما زن او را نبخشد.

10- شاید زن خودکشی کند.

11- شاید مرد خودکشی کند.

12- شاید زن برگردد پیش والدینش.

حالا، کاری که باید انجام دهید انتخاب یکی از احتمالات فوق است و در مرحله ی بعد "طوفان مغزی" را ادامه دهید.

 

8- کشمکش و درگیری

درگیری مهم ترین و اساسی ترین عنصر تشکیل دهنده ی یک داستان به شمار می رود، زیرا برای مخاطب تنها چیزی که جالب و هیجان اور است حادثه و درگیری می باشد. حوادث داستانی می بایست به نحوی باشد که زندگی و عادات روزمره ی شخصیت داستانی را با استفاده از چاشنی تخیل از روزمرگی خارج نماید. حوادث می تواند در زمینه ها و موضوعات تولد، عشق، روابط انسانی، مرگ، کار و شغل و ... برنامه ریزی شود.

درگیری، کشش و تنشی را به وجود می آورد که خود آغاز کننده ی داستان می تواند باشد. این تنش می تواند با مخالفت و تقابل دو شخصیت با یکدیگر، یا یک شخصیت به صورت ذهنی و درونی و با یک حادثه و مشکل خارجی باشد. با تعادل سازی بین نیروهای مخالف می توانید در مخاطب خود هیجان ایجاد کنید تا داستان را ادامه داده و برای کشف پایانه ی داستان ترغیب شود.

احتمالاتی برای شکل دهی و ساخت درگیری های داستانی

1- شخصیت داستان می تواند در تقابل با شخصیتی دیگر قرار بگیرد.

2- شخصیت داستان می تواند در تقابل با طبیعت و یا مسایل صنعتی قرار بگیرد.

3- شخصیت داستان می تواند با مشکلات مذهبی و اعتقادی روبرو شود.

4- شخصیت داستان می تواند به صورت ذهنی با خودش درگیر شود.

سعی کنید تا حدی که لازم است اطلاعات ارایه دهید و هرچیزی را به مخاطب خود منتقل نکنید تا خواننده از خواندن داستانتان منصرف نشود. در مورد هر طرف از افراد درگیر در کشمکش ها انصاف و بی طرفی را رعایت کنید. سعی کنید در طول داستان به تدریج بر شدت و قدرت درگیری و کشمکش اثر بیفزایید و موانع و مشکلات پیش روی شخصیت داستان خود را تغییر دهید.  در جهت شخصیت پردازی بهتر می بایست شخصیت داستان شما نسبت به مردم عادی تفاوت داشته و به عنوان مثال مسئولیت پذیرتر باشند. همیشه پیچیدگی ها و درگیری های کار خود را به نحوی بچینید تا باعث شگفت زدگی مخاطب شده و وی قادر به پیشگویی انتهای داستان نباشد.

می توانید برای ترغیب بیشتر خواننده به ادامه ی داستان وی را با رویاها و یا مثلا خواب هایی که شب ها می بینید اشنا کنید. به یاد داشته باشید که حوادث و درگیری های داستانتان به نحوی باشد که برای اکثر مخاطبان در هر نقطه ای از جهان آشنا و قابل فهم باشد.

 

9- مشخص کردن نقطه ی اوج بحران

نقطه ی اوج بحران زمانی است که داستان شما به هیجانی ترین لحظات حادثه ای و یا از لحاظ احساسی و دراماتیک به بالاترین درجه می رسد.

علی رغم تعریف فوق نقطه ی اوج بحران داستان می تواند شامل هر اتفاق و یا رویدادی باشد. در این زمان است که شخصیت اصلی تصمیم های مهمی گرفته و متوجه می شود که پیش ازاین در داستان چه بلاهایی و چرا سرش آمده است. باید توجه داشته باشید که زمان بندی صحیح برای مشخص کردن و مشخص شدن نقطه ی اوج بحران بسیار حایز اهمیت است. زیرا در غیر این صورت می تواند باعث لو رفتن طرح داستانی شما برای مخاطب بشود. و چنان چه این نقطه ی اوج دیر اتفاق بیفتد باعث بی حوصلگی و کسالت خواننده خواهد شد.

صاحب نظران در این زمینه معتقدند که نقطه ی اوج بحران باید در یک صحنه و به طور کامل روی بدهد. به عنوان مثال در داستان سیندرلا صحنه ای که قرار است وزیر اعظم کفش را برای پای سیندرلا امتحان کرده و کفش اندازه در می آید نقطه ی اوج بحران داستان می باشد.

تا زمانی که یک داستان خوب احتیاج به نقطه ی اوج بحرانی دارد می توان گفت حوادث غیر منتظره همانند یک تصادف رانندگی یا بیماری باعث می شود که مخاطب به نحوی دلواپس سرنوشت شخصیت باشد.

 

10- گره گشایی

معمولا در داستان های کوتاه ایجاد مرحله ی گره گشایی مشکل به نظر می رسد و تنها کافی است که شخصیت شروع به تغییر کردن نموده و یا این که در انتهای داستان به نوعی نگاه متفاوت از قبل برسد.

در همین رابطه می توان انواع پایانه ها محتمل زیر را برای داستان های کوتاه در نظر گرفت

  • پایانه ی باز
  • پایانه ی بسته با نتیجه ای کامل قاطع و مشخص
  • پایانه های موازی : در این نوع پایانه انتهای داستان در راستا و موازات استانه و ابتدای داستان شکل می گیرد
  • پایانه های گفتگویی: در این نوع پایانه انتهای داستان با یک گفتگو و یا تک گویی به پایان می رسد
  • پایانه های صحنه ای : در این نوع پایانه انتهای داستان با توصیف یک صحنه (که به احتمال زیاد مهم ترین و تاثیرگذارترین صحنه ی داستان بوده) به اتمام می رسد.

برگرفته از 10نکته برای نوشتن داستان های موفق و خلاقانه (قسمت دوم) دنیس جی جرز و کتی کندی – برگردان : علیرضا میر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی