مطالب ادبی و فرهنگی

سلام دوستان عزیز .به وبلاگم خوش آمدید .امید دارم از بخش های متنوع وب کمال استفاده رو ببرید

۳۸ مطلب با موضوع «علمی و آموزشی» ثبت شده است

پایانی نوبت دوم، شهریور، بزرگسالان و دی ماه

پایانی نوبت اول

شماره دروس

1

5/.

1

1

2

5/.

3

1

4

5/.

5

1

6

5/.

7

1

2

8

5/2

9

2

5/2

10

2

11

2

12

1

2

13

2

14

1

-

15

5/1

-

16

5/1

-

17

2

-

18

1

-

19

5/1

-

20

5/1

-

21

5/1

-

22

5/1

-

23

1

-

24

1

-

25

20

20

جمع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۴ ، ۱۴:۱۰
زهرا اسکندری


شعر و نثر کتاب ادبیات 3 علوم انسانی  

 درس اول/ ستایش خدا  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۴ ، ۰۷:۵۳
زهرا اسکندری

  نمونه1  سوال پایانی  ادبیات دوم کلیه رشته ها              برای دانلود روی لینک روبرو کلیک کنید                                دانلود

برای دریافت  بیشتر روی ادامه کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۴۰
زهرا اسکندری

باسمه تعالی : نمونه سوالات زبان فارسی 1 همراه با پاسخ تشریحی

الف)نگارش : 5 نمره

1-کدام یک از ویرایش ها مربوط به جنبه های دستوری و نگارشی و املایی اثر است؟ 5 /0 نمره

2- عبارت زیر را نشانه گذاری کنید:  5 /0 نمره

پیامبر فرمودند: طلب دانش بر هر مسلمانی واجب است

3- کدام یک از انواع نوشته ها بیش تر از هنر مشاهده بهره مند است؟ 5 /0 نمره

4- کلمات و عبارتهای دشوار و پر تکلف در کدام یک از نوشته ها دیده نمی شود؟5 /0 نمره

5- نوشته ای که به سوالاتی از قبیل:«امروز چه حادثه ی مهمی برایم اتفاق افتاد؟ یا با چه کسانی برخورد داشته ام؟ و غیره... بپردازد ،جز کدام یک از نوشته است؟5 /0 نمره

6-پیام های تبریک،جز کدام یک از انواع نامه ها محسوب می شود؟5 /0 نمره

7- کدام یک از انواع نامه صمیمی تر و بی تکلف تر هستند؟5 /0 نمره

8- به جای واژگان زیر برابرهای مناسب بنویسید؟ 5 /0 نمره

الف)من غیر مستقیم                  ب)مستعمل

9- چرا در نوشتار امروز به کاربردن عبارت«گفته آمد»نادرست است؟5 /0 نمره

10- توصیف،یکی از راه های پرورش مطلب است که در انواع نوشته های................  و  .................کاربرد دارد؟5 /0 نمره

ب) زبان شناسی : 4 نمره

1- مهمترین ویژگی زبان انسان چیست؟  1 نمره

2- شکل های مختلف زبان را نام ببرید؟5 /0 نمره

3- وظیفه گویش شناسی چیست؟5 /0 نمره

4-رابطه ی معنایی میان کلمات زیررا بنویسید؟5 /0 نمره

الف)ورزش و فوتبال                     ب)سرخ و سبز

5- کدام بخش از دستور زبان به بررسی وطبقه بندی نشانه های ساده می پردازد؟5 /0 نمره

6- عبارت « شنیده بودم »جزءِ کدام یک از گروههای زبانی است؟5 /0 نمره

7- کدام یک از سطح های جداگانه ی زبان به بررسی معنای انواع تکواژها و جمله ها می پردازد؟5 /0 نمره

ج)املا و بیاموزیم : 3 نمره

1-شکل صحیح کلمه های نادرست را ،در جمله های زیر بنویسید؟75/0 نمره

الف)پروین اعتصامی شاعره ی متعهد و برجسته ی ایران است.           ب)خبر قبولی دوسنم را تلفناً گفتم

 2- دو مورد از ویژگی های املای تقریری را بنویسید؟  1  نمره

3- کدام یک از جمله های زیر نادرست است؟75/0 نمره

الف) من له و علیه کسی صحبت نمی کنم             ب) من برله و بر علیه کسی صحبت نمی کنم   

4- املای کدام یک از کلمات زیر نادرست است؟ صحیح آن هارا بنویسید: 5 /0 نمره

هما سعادت  - حلقه های اذکار  - موسم حج گذاری

 

 

ج) دستور زبان : 8 نمره

1-  از مصدر « دیدن»ماضی بعید و مضارع اخباری(سوم شخص مفرد) بسازید؟5 /0 نمره

2- هسته ی گروه اسمی را در « همین دو کتاب ادبیات فارسی» مشخص کنید؟25/0 نمره

3- در جمله « عمر شتابان می گذرد »خبر و صاحب خبر را مشخص کنید؟5 /0 نمره

4- اجزای جمله زیر را تعیین کنید؟75/0 نمره

زنبور عسل حشره ی کوچک و مفید است.

5- کدام یک از اسم های زیر مرکب و کدام مشتق است؟75/0 نمره

کتابخانه / زاغچه / نی لبک

6- اگر واژه ی «گل»هسته ی گروه اسمی باشد آن را با دو وابسته پیشین بنویسید؟ 5 /0 نمره

7-واژه ی « گل » را با نقش نماهای حرف ندا و کسره در جمله جداگانه بنویسید؟5 /0 نمره

8- ضمایر را در جمله زیر مشخص کرده و نوع آن ها را بنوسید؟5 /0 نمره

« ای کسی که به جامه خویش فرو پیچیده ای ،جامه ات را پاکیزه ساز. »

9- دراین دو جمله به جای ضمیر شخصی جدا ،ضمیر پیوسته بیاورید؟5 /0 نمره

خواهر ایشان آمده بود و سراغ شما را می گرفت.

10- درجمله زیر قیدها را مشخص کنید؟5 /0 نمره

الف) این سلسله سنگ ها ی بزرگ ،کاملاً مشرف ماست.                   ب)دیروز هوای تهران گرم بود.

11-نمودار زیر را با افزودن گروه اسمی مناسب کامل کنید؟ 75/0 نمره

    وابسته              هسته             وابسته

صفت مبهم            اسم          صفت بیانی ساده

 

12- نوع نقش نماها را در جمله زیر مشخص کنید ؟ 25/0 نمره

الف)ای خدای بزرگ، نور ایمان را برقلب ما بتابان                 ب)  آموزگارت را دیدم

13- دو جمله بسازید که در یکی پیوند وابسته ساز « اگر » و در دیگری پیوند هم پایه ساز « اما »به کار رفته باشد؟ 75/0 نمره

14- واژه ی « دلاورانه»را در جمله ای به عنوان قید به کار ببرید؟5 /0 نمره

15- برای واژه ی « دریا »یک مضاف الیه بنویسید؟ 5 /0 نمره

 

 

پاسخنامه زبان فارسی

الف)نگارش

1- ویرایش زبانی و ساختاری     2- پیامبر فرمودند: «طلب دانش بر هر مسلمانی واجب است. »

3- توصیف      4- ساده نویسی      5- خاطره نویسی و یادداشت روزانه (یک مورد)       6- نامه های رسمی

7- نامه های خصوصی و دوستانه         8- الف)پوشیده ،به طور غیر مستقیم   ب) کهنه ، کار کرده ، استفاده شده

9- زیرا ساختاری آن ها کهن است       10- زبان علمی و زبان ادبی

 

ب) زبان شناسی

1- دوساختی بودن آن      2- گونه ،لهجه ،گویش    3- مطالعه و بررسی گویش های جغرافیایی و اجتماعی است

4- الف) تضمن     ب)ترادف       5- بخش صرف       6- گروه فعلی       7- معنا شناسی

ج)املا و بیاموزیم :

1- الف) شاعر متعهد     ب) تلفنی

2- به کمک املای تقریری: مهارت گوش کردن را کسب می کنیم/با تلفظ صحیح کلمات و جملات آشنا می شویم / دقت و حافظه ی خود را تقویت می کنیم / شنیده ها را بهتر درک می کنیم / گفتار را به نوشتار تبدل می کنیم / شنیده ها را درست،زیبا، و خوانا می نویسیم.(دو مورد)

3- جمله « ب » / آوردن پسوند « بر» قبل از «له  و علیه » نادرست است.    4-همای سعادت  /  موسم حج گزاری

 

ج) دستور زبان :

1- ماضی بعید: دیده بود / مضارع اخباری : می بیند

2- کتاب

3- عمر : صاحب خبر (نهاد) / شتابان می گذرد: خبر

4- زنبور عسل: نهاد / حشره کوچک و مفید: مسند / است: فعل

5- کتابخانه : مرکب / زاغچه : مشتق

6- آن دو گل یا بهترین گل ، آن گل

7- نشانه ندا: ای گل، توزیبایی   / نقش نمای اضافه : برگِ گل بسیار لطیف است

8-  خویش : ضمیر مشترک /جامه ات : ضمیر شخصی پیوسته

9- خواهر ایشان: خواهرشان / سراغ شما : سراغتان

10- الف) کاملا            ب) دیروز

11- هر گل سرخ

12- ای نشانه ندا   / را نشانه مفعول

13- اگر درس بخوانی قبول می شوی / من به مدرسه رفتم اما آموزگار نیامد

14- سربازان اسلام دلاورانه با دشمن جنگیدند

15- دریای مازندران

« موفقیت شما نهایت آرزوی قلبی ماست »

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۵۱
زهرا اسکندری

داستان عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی – رمانتیک

داستان های انگلیسی طرفداران زیادی برای خود دارند. داستان از آنجاییکه میخواهد به در پایان به نتیجه برسد همواره خواننده و ربان آموز را برای رسیدن به انتها و متوجه شدن نتیجه آن هیجان زده نگه می دارد و این خود انگیزه ای برای ادامه داستان می شود. برای استفاده از این روش آموزش انگلیسی بهتر است ابتدا از داستان های کوتاه شروع کرده و رفته رفته به داستان های بلند و نهایتا کتاب ها و رمان های انگلیسیروی بیاورید. خواند داستان با صدای بلند می تواند شما را در روخوانی صریح زبان انگلیسی یاری کند.

در این پست یک داستان عاشقانه انگلیسی بسیار زیبا برای شما تدارک دیده ایم.

Once a Girl when having a conversation with her lover, asked
Why do you like me..? Why do you love me?
I can't tell the reason… but I really like you
You can't even tell me the reason… how can you say you like me?
How can you say you love me?

یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۲۸
زهرا اسکندری

ر این پست یک متن انگلیسی بسیار زیبا و صریح به همراه ترجمه فارسی قرار دادیم. استفاده از متون انگلیسی ترجمه شده یکی از راهکارهای آموزش انگلیسی است که به زبان آموزان می تواند کمک شایانی در درک مطلب و موضوع ترجمه نماید. امیدواریم این متن مورد توجه قرار گیرد.

How to Be a More Lovable Person
 چگونه آدم دوست داشتنی تری باشیم
 Translated by Morteza Saadatmorad
 

 Be a nicer person. So simple and easy. Great, that doesn't help much, or does it? It may seem so obvious, but are you nice to people? You may assume you are. It's easy for anyone to just assume this. It's not like someone wakes up, and decides I am going to be bad to people just for the heck of it. Truly think about how you act to others in general. Do you tend to be rude, impatient, inconsiderate, or not think how others feel, think, or what they say? How do you generally act toward others? Sometimes being shy easily gets mistaken for being rude, or not being very nice. I know it's not real fair, but it's easy for a lot of people to assume. Learn to understand and relate to what others think. That's a better way to evaluate how you've treated them. That's what I've learn to do and it works. Sometimes I've not been very nice to people, when I truly didn't mean to be.

 آدم مودب تری باشید.خیلی ساده وراحت باشید.سوال مهم این است،آیا زیاد به دیگران کمک می کنید یا نه؟ممکن است این موضوع خیلی مشهود بنظر برسد ولی آیا درنزد مردم دوست داشتنی هستید؟ممکن است پیش خودتان تصور کنید که دوست داشتنی هستید.پی بردن به این موضوع ، فقط برای کسی که پیش خود تصور می کند دوست داشتنی است، آسان است.این دوست داشتنی بودن نیست که شخصی از خواب بیدار شود وتصمیم بگیرد که: من می خواهم بامردم بد باشم، فقط برای اینکه آنها از این موضوع حساب ببرند.درباره چگونگی رفتارتان در جمع،صادقانه فکر کنید.آیا دوست دارید که خشن باشید،آیا مایل اید بداخلاق و بی ملاحظه باشید ، یا نه، فکر می کنید که دیگران نسبت به شما چه فکری می کنند ؟فکر می کنید نسبت به شما چه احساسی دارند و چه چیز پشت سر شما می گویند؟معمولن بادیگران چطور رفتارمی کنید؟گاهی اوقات به آسانی خجالتی بودن با خام بودن ویا نه با خیلی مودب بودن اشتباه گرفته می شود.من می دانم که خجالتی بودن زیبایی واقعی نیست،زیرا تصورش برای بسیاری از مردم آسان است.آگاه شویدکه دیگران به چه چیزی فکر می کنندو آن را برای خودتان بازگو کنید.این بهترین روشی است که متوجه شوید با دیگران چه رفتاری داشته اید.این چیزیست که یاد گرفته ام انجامش دهم واین روش موثر است.گاهی اوقات،وقتی که صادقانه می خواستم که برای مردم دوست داشتنی باشم ، خیلی دوست داشتنی نبوده ام.

 
 Showing more of your personality. I think a lot of shy people don't come off as lovable. It's not because they aren't, it's just easy for others to make assumptions. They think they are just not real friendly, where it's not true. They are just a little nervous and not real comfortable. Really there's no reason to not be more outgoing. People are extremely receptive to this trait. You don't have to worry about embarrassing yourself, because you in fact are making them feel comfortable and more receptive to you. Don't be too aggressive and outgoing though.

همواره بیشتر شخصیت تان را درمعرض نمایش قراردهید. به گمانم خیلی از آدم های خجالتی به عنوان آدمی جذاب مطرح نمی شوند. این مسئله اتفاق نمی افتد زیرا آنها این طور نیستند،زیرا برای دیگران تنها تصورش آسان است.درجایی که خجالتی بودن پایدار نماند،مردم تنها فکر می کنند که اینگونه افراد مهربان واقعی نیستند. مردم فقط پیش خود فکر می کنند که اینگونه افرادکمی عصبی هستند و واقعن راحت نیستند.مردم پیش خودفکر میکنند که دلیلی وجود ندارد که این گونه افراد همواره بیش از این در ارتباط برقرار کردن از دیگران پیشی نگیرند.مردم بشدت این ویژگی را می پذیرند.شما نباید از خجالتی بودن خودتان نگران باشید،زیرا شما درحقیقت دارید کاری می کنید که آنها نسبت به شما احساس راحتی کنند و پذیرای شما باشند.درعین حال زیاد پرتکاپو نباشید و از محدوده شخصیت خود خارج نشوید.

 Being funny and showing more humor. I don't want to hear that you do not have a sense of humor, or funny side to you. Everyone of us do. Everyone is capable of laughing and enjoying others in that regard.

 همواره شادی بخش باشید و خودتان را شوخ تر نشان دهید.نمی خواهم ازطرف شما بشنوم که استعداد خنداندن یا بامزه بودن راندارید.همه ما این استعداد را داریم.هرکسی به نوعی توانایی خنداندن ولذت بخش بودن برای دیگران رادارد.

 Loosen up a bit. Don't be so uptight all the time. If you're constantly being a bit of a safety freak, or always concern about every little consequence. It can be a uncanny problem and not really bring fun around. I understand that consequences are important for the most part. I'm not suggesting you should go off and rob a bank or anything crazy like that.. Don't be afraid to have a some fun and live. Sometimes it's okay to do things you aren't really suppose to do. It's actually healthy. Don't be such a by-the-book kind of person all the time.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۲۵
زهرا اسکندری

چگونه افکار منفی را از خود دور کنیم؟(قسمت دوم)

یکی از ویژگی‌های افکار منفی، طولانی بودن و کامل شدن آنهاست؛ فکرهای منفی این قدر در ذهن باقی می‌ماند و دنبال هم می‌چرخد تا یک ماجرای تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل بگیرد

 

بسیاری از ما دائم در حال سر و کله زدن با خودمان هستیم، با افکاری که گاه و بی‌گاه به سراغمان می‌آید. البته متأسفانه در اغلب موارد این فکرها و گفت‌ و گوهای درونی چندان مثبت نیست و همین مساله موجب می‌شود همه فکرها و گفت‌ و گوهای درونی را بد و استرس‌ زا بدانیم؛ چرا که معمولا عادت داریم خودمان را به دلیل اتفاقات گذشته محکوم ‌کنیم یا نگران و مضطرب اتفاقات آینده باشیم؛ اتفاقاتی که هنوز پیش نیامده و مشخص نیست روزی به واقعیت می‌پیوندد یا نه.

 

موضوع مهم این است که چنین افکار منفی‌ای می‌تواند امید به آینده را از بین ببرد و فرد را برای طی مسیر زندگی، تنها و ناامید رها کند، اما چون اعمال ما نتیجه افکارمان است، اگر بتوانیم تفکراتمان را تغییر دهیم، حتما قادر خواهیم بود طور دیگری هم عمل کنیم و در نتیجه زندگی متفاوتی خواهیم داشت. پس در این مورد هم باید سعی کنید و با تمرین، افکار منفی را به فکرهایی مثبت و انرژی‌بخش تغییر دهید.

 

بحث‌های درونی منفی را حذف کنید

اولین قدم، کسب آگاهی است؛ یعنی قبل از هر چیز باید فکرهای منفی را بشناسید و سعی کنید آنها را به افکار مثبت تغییر دهید؛ البته فراموش نکنید این کار ابتدا خیلی سخت است و نباید ناامید شوید؛ ولی وقتی راهش را پیدا کنید، براحتی می‌توانید این کار را پیش ببرید. پس اگر سال‌هاست با افکار منفی زندگی کرده‌اید، انتظار نداشته باشید طی یک شب از شر آنها خلاص شوید، چون این فکرها به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود که باید با شناخت دقیق، با آنها روبه‌رو شوید؛ مثلا اگر معلم کلاس اول دبستان همیشه شما را دانش‌آموزی بی‌استعداد خطاب کرده باشد، خیلی عجیب نیست اگر هنگام شروع کارهای جدید، دائم به خودتان بگویید «نمی‌توانم»، «این کار برای من خیلی سخت است» و... اگر هم دائم این فکرهای منفی در ذهن شما چرخیده باشد، حتما برای انجام کارها، اعتماد به نفس کافی نداشته‌اید. پس می‌بینید چقدر سخت است در این شرایط باور کنید توانایی شما بیشتر از چیزی است که خودتان فکر می‌کنید؟!

 

یکی از معروف‌ترین جملات منفی که خیلی از ما دائم با خودمان مرور می‌کنیم، این است: «من نمی‌توانم». غافل از این که وقتی به خودتان می‌گویید « نمی‌توانم » یا « این کار خیلی سخت است » در واقع مقاومتی نسبت به انجام آن کار در خودتان ایجاد می‌کنید که داشتن چنین مانع ذهنی‌ای می‌تواند شما را از رسیدن به موفقیت بازدارد. پس هر وقت به خودتان گفتید « من نمی‌توانم » کمی به جمله‌تان فکر کنید و بگویید « چرا نمی‌توانم؟ »

 

تحقیقات متعدد نشان داده است اکثر نوابغ و دانشمندان کسانی بوده‌اند که با کار و مطالعه زیاد به این موقعیت رسیده‌اند و همین موضوع ثابت می‌کند اگر می‌خواهید موفق شوید باید دائم به خودتان بگویید که می‌توانید.

 

تائیدات مثبت را از یاد نبرید

وقتی به هدف خاصی می‌رسید، معمولا جملات و عبارات مثبت را از افراد مختلف خواهید شنید؛ این عبارت‌ها معمولاً کوتاه، قابل باور و مشخص است. پس بهتر است این جملات را بارها برای خودتان تکرار کنید تا نوع دیگری از افکار درونی برای شما ایجاد شود. گام بعدی این است که تمام این تائیدات را با صدای بلند و با شور و شوق بگویید؛ حواستان باشد خواندن از روی جملات و کلماتی مثبت بدون هیچ حسی، فایده‌ای ندارد.

 

به فکرهای مثبت بال و پر دهید

یکی از ویژگی‌های افکار منفی، طولانی بودن و کامل شدن آنهاست؛ فکرهای منفی این قدر در ذهن باقی می‌ماند و دنبال هم می‌چرخد تا یک ماجرای تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل بگیرد، اما از حالا به بعد، سعی کنید به جای چنین کاری، این تمرین را انجام دهید؛ فکرهای شاد و مثبت را مانند یک فیلم طولانی و نشاط ‌انگیز دنبال کنید. برخی از تجسم‌ها بسیار مفید خواهد بود و باید تا می‌توانید داستان را ادامه دهید و بگذارید ساعت‌ها زمان شما را به خودش اختصاص دهد. در ضمن، خیلی بهتر است اگر این داستان را درباره خودتان بسازید و تصور کنید به هدف‌های‌تان رسیده‌اید.

منبع : jamejamonline.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۲۹
زهرا اسکندری

چگونه افکار منفی را از خود دور کنیم؟ 

یکی از ویژگی‌های افکار منفی، طولانی بودن و کامل شدن آنهاست؛ فکرهای منفی این قدر در ذهن باقی می‌ماند و دنبال هم می‌چرخد تا یک ماجرای تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل بگیرد
بسیاری از ما دائم در حال سر و کله زدن با خودمان هستیم، با افکاری که گاه و بی‌گاه به سراغمان می‌آید. البته متأسفانه در اغلب موارد این فکرها و گفت‌ و گوهای درونی چندان مثبت نیست و همین مساله موجب می‌شود همه فکرها و گفت‌ و گوهای درونی را بد و استرس‌ زا بدانیم؛ چرا که معمولا عادت داریم خودمان را به دلیل اتفاقات گذشته محکوم ‌کنیم یا نگران و مضطرب اتفاقات آینده باشیم؛ اتفاقاتی که هنوز پیش نیامده و مشخص نیست روزی به واقعیت می‌پیوندد یا نه.
 
موضوع مهم این است که چنین افکار منفی‌ای می‌تواند امید به آینده را از بین ببرد و فرد را برای طی مسیر زندگی، تنها و ناامید رها کند، اما چون اعمال ما نتیجه افکارمان است، اگر بتوانیم تفکراتمان را تغییر دهیم، حتما قادر خواهیم بود طور دیگری هم عمل کنیم و در نتیجه زندگی متفاوتی خواهیم داشت. پس در این مورد هم باید سعی کنید و با تمرین، افکار منفی را به فکرهایی مثبت و انرژی‌بخش تغییر دهید.
 
بحث‌های درونی منفی را حذف کنید
اولین قدم، کسب آگاهی است؛ یعنی قبل از هر چیز باید فکرهای منفی را بشناسید و سعی کنید آنها را به افکار مثبت تغییر دهید؛ البته فراموش نکنید این کار ابتدا خیلی سخت است و نباید ناامید شوید؛ ولی وقتی راهش را پیدا کنید، براحتی می‌توانید این کار را پیش ببرید. پس اگر سال‌هاست با افکار منفی زندگی کرده‌اید، انتظار نداشته باشید طی یک شب از شر آنها خلاص شوید، چون این فکرها به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود که باید با شناخت دقیق، با آنها روبه‌رو شوید؛ مثلا اگر معلم کلاس اول دبستان همیشه شما را دانش‌آموزی بی‌استعداد خطاب کرده باشد، خیلی عجیب نیست اگر هنگام شروع کارهای جدید، دائم به خودتان بگویید «نمی‌توانم»، «این کار برای من خیلی سخت است» و... اگر هم دائم این فکرهای منفی در ذهن شما چرخیده باشد، حتما برای انجام کارها، اعتماد به نفس کافی نداشته‌اید. پس می‌بینید چقدر سخت است در این شرایط باور کنید توانایی شما بیشتر از چیزی است که خودتان فکر می‌کنید؟!
 
یکی از معروف‌ترین جملات منفی که خیلی از ما دائم با خودمان مرور می‌کنیم، این است: «من نمی‌توانم». غافل از این که وقتی به خودتان می‌گویید « نمی‌توانم » یا « این کار خیلی سخت است » در واقع مقاومتی نسبت به انجام آن کار در خودتان ایجاد می‌کنید که داشتن چنین مانع ذهنی‌ای می‌تواند شما را از رسیدن به موفقیت بازدارد. پس هر وقت به خودتان گفتید « من نمی‌توانم » کمی به جمله‌تان فکر کنید و بگویید « چرا نمی‌توانم؟ »
 
تحقیقات متعدد نشان داده است اکثر نوابغ و دانشمندان کسانی بوده‌اند که با کار و مطالعه زیاد به این موقعیت رسیده‌اند و همین موضوع ثابت می‌کند اگر می‌خواهید موفق شوید باید دائم به خودتان بگویید که می‌توانید.
 
تائیدات مثبت را از یاد نبرید
وقتی به هدف خاصی می‌رسید، معمولا جملات و عبارات مثبت را از افراد مختلف خواهید شنید؛ این عبارت‌ها معمولاً کوتاه، قابل باور و مشخص است. پس بهتر است این جملات را بارها برای خودتان تکرار کنید تا نوع دیگری از افکار درونی برای شما ایجاد شود. گام بعدی این است که تمام این تائیدات را با صدای بلند و با شور و شوق بگویید؛ حواستان باشد خواندن از روی جملات و کلماتی مثبت بدون هیچ حسی، فایده‌ای ندارد.
 
به فکرهای مثبت بال و پر دهید
یکی از ویژگی‌های افکار منفی، طولانی بودن و کامل شدن آنهاست؛ فکرهای منفی این قدر در ذهن باقی می‌ماند و دنبال هم می‌چرخد تا یک ماجرای تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل بگیرد، اما از حالا به بعد، سعی کنید به جای چنین کاری، این تمرین را انجام دهید؛ فکرهای شاد و مثبت را مانند یک فیلم طولانی و نشاط ‌انگیز دنبال کنید. برخی از تجسم‌ها بسیار مفید خواهد بود و باید تا می‌توانید داستان را ادامه دهید و بگذارید ساعت‌ها زمان شما را به خودش اختصاص دهد. در ضمن، خیلی بهتر است اگر این داستان را درباره خودتان بسازید و تصور کنید به هدف‌های‌تان رسیده‌اید.
 
منبع : جام جم
 
 

مثبت اندیشی

 هـمواره افـکار ما بر روی احساسات ما تاثیرگذار می باشـد. اگر تصور کنید که کارهایتان سر و سامان نـخواهند گرفت، در شـمـا احـساس اندوه و انفعال ایجاد شده و از تـلاش و کوشش دست خواهید کشید.
 

اگر چنین می پـنـداریـد که برای انجام کارهایتان محتاج کمک دیگران هستید، ممکـن اسـت احـساس بی کفایتی و وابستگی کنید. اگـر تـصـور می کنـیـد که نـالایق و بـی کفایت می بـاشـید، احساس بـی ارزشـی و تـردیـد کـرده و دائـمـا خـودتـان را سـرزنـش خواهید نمود.
همانطور که ملاحظه کردید بی تردید ارتباط تنگاتنگی میان افکار و احساسات ما برقرار است. بنابر این دلیل واکنشهای هیجانی ناخواسته و شدید، افکار نامعقول و غیر منطقـی شما می باشند. تعریف تفکرات نامعقول چنین است:

1- افکار انعطاف ناپذیر.
2- دور از واقعیت.
3- غیر منطقی.
4- مخل بهداشت روانی.

راه حل ساده می باشد: افکار خود را متحول سازید.

اکنون به تعدادی از طـرز تـفـکرات نامعقول توجه کرده و سعی کنید برای دستیابی به یک زندگی شادتر از آنها اجتناب ورزید:

1- من بایـد مـورد پـذیرش و محبوب همگان باشم تا بتوانم احساس خوشایندی نسبت به خود داشته باشم. طرد شدن، ترک شدن و تنها ماندن خیلی هولناک است.

2- من باید در تمام زمینه ها لایق و کارآمد باشم - شکست بسیار وحشتناک میباشد.

3- هنگامی که اتفاق ناگواری روی میدهد من چاره ای جز اندوهگین شدن ندارم.

4- اگر کسی مرا مورد انتقاد قرار میدهد به مفهوم آن است که ایرادی در من وجود دارد.

5- من همواره باید دیگران را از خودم راضی نگاه دارم و مطابق خواسته و میلشان رفتار کنم.

6- من اساسا از دیگران پایین تر میباشم.

7- زندگی و یا دیگران باید همواره انتظارات مرا برآورده سازند.

8- مـن در زنـدگی محـکوم به افسردگی، ناامیدی و بدبختی می باشم چون مـشـکلات زندگی من لاینحل می باشند.

9- همواره باید کارها بر وفق مراد من پیش بروند.

10- همیشه زندگی و مردم باید منصفانه با من رفتار کنند.

11- مـن در زندگی محتاج شخصی هستم - یک شخص خاص - تا در کنار او باشم و بـه او تکیه کنم - چون من به تنهایی قادر به انجام کاری نیستم.

12- برای من آسانتر است زمـانی کـه به مشکلات زندگی فکر نکنم تا اینکه با مشکلات روبرو شده و مسئولیت حل آنها را بر عهده بگیرم.

13- افـراد بد و شرور بـاید مـجازات شـده و فـورا بـه سـزای اعـمالـشان برسند. اگر چنین نشود من از کوره در خواهم رفت.

14- عوامل خارجی مانند: مردم، جامعه ناسالم، بد اقبالی و سرنوشت دلیل بدبـخـتیها و ناراحتیهای من می باشند. از آن گذشـتـه مـن هیـچ کنـترلی بروی این عوامل خارجی نداشته بنابراین هیچ کاری برای افسردگی و نگون بختی خودم نمیتوانم انجام دهم.

15- من همیشه باید بی عیب و کامل بوده و از دیگران برتر باشم. کـمـال گـرایی یکی از مهمترین عوامل تنش زا است. کمالگرایی انواع گوناگونی دارد:

کمالگرایی در اخلاقیات: من هیچگاه نباید مرتکب خـطا و یـا گـناهی شوم و اگر چنین شود قادر به بخشش خود نمی باشم.
کمالگرایی در عملکرد: برای آنکه یک فرد ارزنده باشم باید همیشه در همه امور موفق گردم.
کمالگرایی در هویت: مـردم هیچگاه فرد آسیب پذیر و خطا کـاری هـمچون من را مورد پذیرش قرار نمیدهند.
کمالگرایی در احساسات: من همواره باید خوشحال و شادمان باشم - بـاید قـادر بـه کنترل احساسات منفی خود بوده و هیچگاه احساس افسردگی و اضطراب نکنم.
کمالگرایی در عشق: دو فردی که عاشق یکدیگر هستند هیچ گـاه نـبایـد بـا یـکـدیـگر بحث و مشاجره کنند و یا آنکه از دست هم عصبانی شوند.
کمالگرایی در زیبایی: چون من کمی اضافه وزن دارم فرد زشت و نازیبایی میباشم

16- فیلتر کردن: شـما تنها جنبه منفی پیشامدها را مشاهده کرده و آنها را زیر ذره بین قرار می دهید در حالی که جنبه مثبت آن را فیلتر کرده و حذف می نمایید.

17- تفکر دو قطبی: همه چیز یا سیاه است یا سفید، بد است یا خوب - یا شـما کـامل می باشید و یا آنکه یک ناکام و شکست خورده - هیچ حد وسطی وجود ندارد.

18- تعمیم افراطی: شما به یک نتیجه گیری عمومی مبـتـنی بـر یـک واقـعـه واحـد دست می یابید. به محض آنکه برای شما یک حادثه ناگوار روی دهد چنین می پـنـداریـد کـه آن بارها و بارها تکرار خواهد شد.

19- خـوانـدن فکر: بدون آنکه حرفی زده شود، پیـش داورانه از احـسـاس دیـگران و عـلت رفتارشان با خود آگاهی دارید.

20- فاجعه آمیز جلوه دادن: شما انتظار بلا، مصیبت و حوادث ناخوشایند را می کـشـید. کافیست از حادثه ناگواری مطلع گردید. آن وقت خواهید گفت: نکند سر من هم بیاید.

21- برداشت شخصی کردن: چنین می پندارید که هر چرا که دیگران میگویند و یا انـجام می دهند به نوعی در واکنش به شما می باشد.

22- نکوهش کردن: شما دیگران را مسئول دردها و مشکلات خود میدانید. یـا آنـکه خود را مسئول تمام مشکلات می پندارید.

23- بایدها: از تعداد زیادی قوانین خشک و غیر قابـل انـعـطاف کـه رفـتار دیگران و خودتان چگـونه بـاید بـاشـد پیروی می کنید و هنگامی که دیگران آن قوانین را زیر پا می گـذارنـد خشمگین شده و در صورتی که شما خودتان آنها را نـقـض کنید، احساس گناه خواهید کرد.

24- استدلال بر مبنای احساس: تصور می کـنید احساسات شما واقـعیت داشـتـه و هر آنچه احساس می نمایید عینیت دارد. اگر احساس بدبختی میـکنید پس حـتـما بدبخت هستید.

25- تـغـیـیر دادن: تصور می کنید با تحت فشار قـرار دادن و بـا چـاپـلـوسی دیـگـران قـادر خواهید بود آنها را به سلیقه خود تغییر دهید. چون امیدهای شما برای شادکامی کاملا وابسته به دیگران است.

26- کم طاقتی نسبت به ناکامی ها: من این بار هم شکـست خـوردم پـس بـهتر است دیگر ادامه ندهم.

27- بزرگنمایی: مشکلات و کمبودهای زندگی یتان را بزرگنمایی می کنید.

28- توقع پاداش آسمانی: انتظار دارید که پاداش تمام نیکی ها و فداکاری های شما در زندگی به شما داده شود مانند فردی که امتیازات را می شمارد. و در صورتیکه انتظارات شما برآورده نگردد، خشمگین می شوید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۲۵
زهرا اسکندری

با این روشها مغز خود برای انجام کارهای مورد نظر تحریک کنید!

 به احتمال قریب به یقین برای شما اتفاق افتاده که بایستی کاری را انجام بدهید ولی مغز شما به شما پیشنهاد انجام یک کار دیگر را بدهد و یا اصولاً مغز شما آن حس و حال انجام کار را به شما ندهد! مغز انسان اتاق فرمان تمام بدن انسان است و در اینجاست که تمام دستورات اجرایی صادرشده و به بقیه اجزای بدن مخابره می‌شود.

با این روشها  مغز خود برای انجام کارهای مورد نظر تحریک کنید! 

 تحریک کردن و وادار کردن مغز به کارهایی که می خواهیم

البته در پیچیده بودن مغز انسان شکی نیست ولی با این وجود در اینجا باهم ۱۰ روشی که می‌شود مغز انسان را فریفته و به کار مورد نظر وادار کرد و یا اگر دقیق‌تر بگوییم ۱۰ روشی که می‌شود با آن جلوی مغز خود قد علم کرد را با یکدیگر مرور می‌کنیم.

 

۱۰- به برنامه‌های سالم و غیر مضر بچسبید تا دچار هوس‌های نهان در ضمیر ناخودآگاه خود نشوید

با این روشها  مغز خود برای انجام کارهای مورد نظر تحریک کنید!

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد مغز انسان‌ها توانایی ذخیره فوق‌العاده اطلاعات ورودی به مغز از طرق حواس پنج‌گانه است و نکته جالب درباره این توانایی در قدرت ذخیره بالای اطلاعات نیست بلکه در ذخیره کردن این اطلاعات در قسمت ناخودآگاه مغز انسان است؛ به گونه‌ای که در اکثر مواقع شاهد آن هستیم که بدون اینکه انسان از تجربه‌ گذشته‌اش چیزی به خاطر داشته باشد بدن او به صورت خودکار به آن خاطره که می‌تواند موارد زیادی را شامل شود (از مزه یک غذا گرفته تا ترس از ارتفاعی که همگی می‌تواند ریشه در کودکی فرد داشته باشد ولی فرد آن خاطرات را به یاد نداشته باشد) واکنش نشان می‌دهد؛ به این فرایند بازخوانی اطلاعات، شرطی‌سازی گفته می‌شود.

 

 

حال برای استفاده از این ویژگی علیه مغز چه باید کرد؟ در اینجا بایستی از این روش برای شرطی‌سازی خود در راستای دلخواه استفاده کرد؛ مثلاً می‌شود هر وقت که کار دلخواه و دل‌چسبی را انجام دادیم بلافاصله یک لیوان شیر بخوریم که این عمل باعث شرطی شدن ما نسبت به شیر در راستای دلخواه می‌شود. در کل قاعده بازی به این صورت است که هرچه بیشتر به مغز خود به خاطر کارهای خوب پاداش دهی کمتر مغزت به خاطر پاداش تن به کارهای بد می‌دهد.

 

۹- به زندگی با دیدی جدید نگاه کنید

با این روشها  مغز خود برای انجام کارهای مورد نظر تحریک کنید!

همه ما در زندگی این موضوع را مرتب پیش خود تکرار می‌کنیم که هر چیزی روزی به درد ما می‌خورد که نتیجه این دیدگاه درخواست غیرارادی مغز انسان برای حفظ عادات و اطلاعات غیرضروری و بعضاً مضر است، حال اگر ما این دیدگاه خود را تغییر داده و مرتب پیش خود این جمله طلایی را تکرار کنیم که "جدید همیشه بهتر است" می‌توانیم شاهد تغییرات شگفت‌انگیزی درون خود باشیم زیرا با این طرز فکر عملاً به مغز خود القا می‌کنیم که بایستی عادات و افکار قدیمی را رها کرد و به سمت دنیای مرموز و پر رمز و راز خارج حرکت نمود.

 

یک راهکار مناسب این است که با خود بیاندیشیم اگر همه چیز را یکباره از دست دهیم چه اتفاقی می‌افتد؟ چه چیزهایی را دوباره می‌خرید و از چه چیزهایی می‌گذرید؟ به این ترتیب می‌توانید از شر افکار و اشیای اضافه خلاص شوید.

 

۸- روز خود را طولانی‌تر کنید تا نگران این باشید که چه بایستی در روز بکنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۲۰
زهرا اسکندری

جای زخم

زخم‌ها درنتیجه آسیبی که به کلاژن و الاستین پوست درنتیجه آسیب‌دیدگی، جراحت، جراحی و یا حتی جوش‌های شدید می‌رسد، ایجاد می‌شوند. 

 

 کرم ضد آفتاب: 

استفاده از کرم ضد آفتاب برای کاهش اسکار و جلوگیری از تغییر رنگ پوست (تجمع بیش از حد رنگدانه ها در پوست) لازم است. از کرم ضد آفتاب با SPF 30 و بیشتر استفاده کنید و حاوی روی و یا دی اکسید تیتانیوم (عوامل ضد اشعه ماورای بنفش نوع B و A) باشد.

هچنین ماساژ اطراف زخم، از ایجاد برآمدگی روی محل زخم جلوگیری می کند.

 

کرم های فانتزی: کرم گران قیمت نخرید. سازندگان بسیاری از کرم های گران ادعا می کنند که این کرم ها به دلیل داشتن ویتامین ای و یا کره کاکائو به بهبودی زخم ها کمک می کنند، در حالیکه دلیل محکمی در این رابطه وجود ندارد.

 

برای مرطوب نگه داشتن جای زخم و جلوگیری از خارش آن، به جای استفاده از کرم های گران قیمت، کمی وازلین طبی روی محل زخم بمالید.

در مورد اسکارهای برآمده و برجسته نباید از روش جراحی استفاده کرد، زیرا آن ها را بدتر می کند

 

 ورق های ژل سیلیکون: گذاشتن یک ورق ژل سیلیکون روی جای زخم در هر روز، ممکن است آن را کمرنگ و محو کند و یا از بدتر شدن آن جلوگیری کند. ورق ژل سیلیکون را می توانید از داروخانه و یا مطب پزشکان متخصص پوست تهیه کنید. از ورق ژل سیلیکون حداقل باید سه ماه استفاده کرد تا بهترین نتیجه را بگیریم.

 

کرم پودر: این روش کمک می کند تا اسکارهای تیره مخفی شوند.

 

تصحیح کننده رنگ پوست یا کانکیلیر (Concealer): یک نوع ماده آرایشی برای مخفی کردن لکه پوستی، سیاهی دور چشم، جای زخم و  ... است

کانکیلیری را انتخاب کنید که بیشتر با رنگ جای زخم همخوانی داشته باشد؛ مثلا اگر جای زخم قرمز است، یک کانکیلیر با ته رنگ سبز انتخاب کنید و یا اگر اسکار شما قهوه ای است، با ته رنگ زرد باشد.

اگر رنگ اسکار از رنگ پوست شما روشن تر است، کانکیلیری متناسب با رنگ پوستتان انتخاب کنید. همچنین ضد آب باشد.

 

مواد پرکننده (فیلرها) : تزریق فیلرهایی مانند کلاژن یا چربی، فورا اسکارهای فرورفته را از بین می برد. ولی اثر این روش دائمی نیست و باید بعد از مدتی دوباره تزریق شود.

 

تزریق استروئیدها (کورتون ها): این روش اسکارهای برآمده را صاف و مسطح می کند، ولی نیاز به یک دوره درمانی طولانی مدت دارد.

 

درم ابریژن: در این روش با یک وسیله مخصوص، سطح پوست برداشته می شود و برآمدگی اسکار کم می شود. میکرودرم ابریژن روش کم تهاجمی تری است و اسکارهای سطحی را از بین می برد.

 

استفاده از لیزر: لیزر به دو شکل استفاده می شود: یکی اینکه سطح پوست با اشعه لیزر برداشته می شود. دوم اینکه لیزر روی کلاژن لایه میانی پوست اثر می کند، بدون اینکه لایه سطحی پوست برداشته شود. 

 

عمل جراحی: با روش جراحی نمی توان به طور کامل اسکار را برطرف کرد، بلکه اندازه، عمق و رنگ آن را تغییر می دهند. در مورد اسکارهای برآمده و برجسته نباید از روش جراحی استفاده کرد، زیرا آن ها را بدتر می کند.

 

چه موقع نزد پزشک برویم؟

در برخی موارد، برای بهبود زخم و جلوگیری یا کاهش اسکار، توجه خاصی مورد نیاز است.

اگر زخم شما شرایط زیر را داشت، به پزشک مراجعه کنید:

  1. زخم خونریزی شدید داشت و بعد از 5 تا 10 دقیقه فشار دادن زخم، خونریزی متوقف نشد.
  2. زخم عمیق تر یا طویل تر از 1.27 سانتی متر بود.
  3. زخم، نزدیک چشم یا روی صورت شما بود
  4.  زخم چرکی بود و یا در اثر یک ماده کثیف یا کهنه ایجاد شده بود.
  5. زخم، زبر و ناصاف بود.
  6. زخم در اثر گاز گرفتن یک انسان یا حیوان ایجاد شده بود.
  7. زخم خیلی درد داشت و یا علائم عفونت را نشان داد، مثل گرم شدن و سوزش، ترشح مایع زرد یا سبز از آن، قرمزی، ورم، تب، لرز کردن، درد بدن و یا ورم گره های لنفاوی زیر بغل، گردن و کشاله ران.

تبیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۳ ، ۲۰:۱۸
زهرا اسکندری