مطالب ادبی و فرهنگی

سلام دوستان عزیز .به وبلاگم خوش آمدید .امید دارم از بخش های متنوع وب کمال استفاده رو ببرید

مکتب های اد بی«اونانیمیسم»

جمعه, ۲۵ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۳ ق.ظ

مکتب های اد بی«اونانیمیسم»

«اونانیمیسم» مرکب از کمله «اونانیم» (Unanime) به معنای «همدل، همرأی، متفق القول و همگانی» است که در اصل از کلمه لاتین Unanimus ریشه گرفته است که در قرن شانزدهم از زبان لاتین وارد زبان فرانسه شد.

در اوایل قرن بیستم، حدود سال ،۱۹۱۰ «اونانیمیسم» به مکتب ادبی اطلاق شد که شاعر و نویسنده معروف فرانسوی، ژول رومن (۱۹۷۲ـ۱۸۸۵ Jules Romains) به یاری ژرژ شنویر (G.Cheneviere) آن را در پاریس بنا نهاد. البته باید این نکته را متذکر شد که شاعران و هنرمندان «گروه صومعه » (Groupe d'Abbaye) پیش از این باعث ایجاد جریان ادبی در فرانسه شده بودند که در شکل گیری پایه های اولیه این مکتب بسیار مؤثر و دخیل بود.

گروه Abbaye متشکل از هشت شاعر و نویسنده با نامهای رنه آرکو (R.Arcos)، شارل ویل دراک (Ch.Vildrac)، پیر ـ ژان ژوو(P-J.Jouve) ژرژ دوهامل(G. Duhamel) ، آلبر دواین (A.Doyen) کوک دورتن (L.Durtain) به علاوه ژول ورن و ژرژ شنویر بود. در سال ۱۹۰۶ این گروه به نیت اینکه دور از هیاهوی شهری باشند و به یک آرامش، همبستگی و زندگی مشترک هنرمندانه دست پیداکنند در خانه ای روستایی به دور هم گرد آمدند و بردر این خانه تابلویی با این عنوان «Abbaye، گروه برادرانه هنرمندان» نصب کردند و برای گذران زندگی و کسب درآمد در همان خانه انتشاراتAbbaye را تأسیس کردند. آنان با تأثیرگرفتن از اندیشه دموکراتیک و گرایشهای سوسیالیستی، در جست وجوی زبانی نو و سبکی تازه بودند تا افکار و عقاید خود را در ارتباط با ستایش «اصالت زندگی حقیقی» بیان کنند. اما بتدریج، مشکلات مالی و اختلاف نظرهای آنان باعث جدایی و از هم پاشیدن «گروه هنرمندان Abbaye» شد. اما در همان مدت کوتاه نیز فعالیت این گروه برتاریخ شعر و ادب فرانسه بسیار تأثیر گذاشت.

بعداز از بین رفتن گروه Abbaye، ژول رومن که یکی از اعضای این گروه بود، سعی کرد که اهداف این گروه را در مکتب اونانیمیسم دنبال کند و در این راه شنویر نیز با او همکاری کرد و بدین ترتیب نطفه این مکتب با افکار «گروه صومعه» شکل گرفت. در سال ،۱۹۰۸ انتشارات Abbaye کتابی باعنوان «زندگی همگانی» (La Vie Unanime) اثر ژول رومن را منتشر کرد که در واقع مرامنامه مکتب اونانیمیسم محسوب می شود.

طرز تفکر و نگرش رومن به عنوان بانی این مکتب و در پی او عقاید اونانیمیست ها بسیار متأثر از ادبیات قرن نوزدهم بود. هوگو و عقیده او در مورد نقش شاعر در جامعه، مترلینگ و اشعارش در مورد زندگی روزمره شهری، زولا و نظراتش در ارتباط با اجتماع و همچنین والت ویتمن به عنوان شاعر دنیای ادب نو، از جمله شخصیتهایی بودند که اونانیمیستها بسیار از آنان الهام و تأثیر گرفتند.

اونانیمیستها معتقدند که در وجود هرکس دونوع احساس و افکار وجود دارد. نخستین افکار و احساساتی که ویژه درون و خاص هر فرد است و دیگر افکار و احساساتی که از طرف اجتماع و افراد جامعه و در کل محیط پیرامون(مانند خانواده، همکاران، گروههای اجتماعی و حتی محیط زندگی) برفرد تلقین وتحمیل می شود. مکاتب ادبی و هنری تا پیش از اونانیمیسم اعتقاد داشتند که فرد برای رسیدن به کمال و بلوغ باید افکار و احساسات درونی خود را رشد و پرورش دهد. در حالی که پیروان مکتب اونانیمیسم عکس این موضوع را معتقد بودند.از نظر آنان جامعه و دنیای خارج بیشترین تأثیر را بر فرد می گذارد و منشأ شکوفایی نیروهای او برای رسیدن به کمال است. احساسات وعقاید فرد در اجتماع ذوب می شود و حرکت جامعه خواه ناخواه فرد را با خود همراه می کند. چرا که نیرو و درایت جامعه برنیرو و افکار افراد ارجحیت و تسلط دارد و این نیرو باعث هماهنگی، همدلی و وحدت نظر در جامعه می شود.

البته این طرز تفکر و جهان بینی اونانیمیست ها متأثر از عقاید فلسفی «آگوست کنت» و نظرات جامعه شناختی «دورکیم»(جامعه شناس فرانسوی) و آرای فلسفی ایده آلیسم بود.
مکتب اونانیمیسم برای جامعه بشری پیام آزادی، دموکراسی، دوستی و همبستگی داشت. از آنجایی که آنان جامعه را منشأ تکامل و بلوغ فکری و روحی انسان می دانستند، معتقد بودند که افراد جامعه باید بدون خودخواهی در شادی و غم یکدیگر شریک باشند و به دور از انزوا و گوشه گیری در جامعه حضوری فعال و مؤثر داشته باشند.

ژول رومن با بررسی کوچکترین اجتماع که یک زوج آن را تشکیل می دهد تا بزرگترین اجتماع که یک کشور یا شاید جهان را شامل می شود به این نتیجه رسید که این همدلی، همبستگی و وحدت نظر(اونانیم) مبتنی بر قوه اختیار و انتخاب افراد بدون اعمال هرگونه فشار و جبری است که از احساسات درونی هر فرد نشأت می گیرد.

از نظر اونانیمیستها، فرد همانطور که با خانواده و محیط خانه خود رابطه برقرار می کند به همان اندازه نیز با افراد جامعه و تمام اجزای جاندار و غیرجاندار شهر خود(مانند خیابانها، میادین، درختان، ساختمانها و…) رابطه برقرار می کند و از شهر و جامعه شهری خود تأثیر می پذیرد و به نوعی دلبسته و وابسته آنها می شود. در اندیشه اونانیمیستی اشیاء و اجزای بی جان جامعه شهری همانند تمام افراد آن جامعه دارای روح و احساس هستند که در درون جامعه انسانی اهمیت و ارزش پیدا می کنند و برتک تک شهروندان آن جامعه تأثیر می گذارند.

اونانیمیستها همین خصوصیت روح بخشیدن به شهر و جامعه و ارتباط و تأثیر آن برافراد جامعه را موضوع و مضمون اصلی آثار خود قرارداده بودند و در آثار خود بدون استفاده از کنایه و نماد در قالب نظم یا نثر این مضامین را به تصویر می کشیدند. اشعار اونانیمیستها بیانگر احساس انسان در برابر زندگی پیرامونش همراه با تصویرسازی و اندرزگویی بود.

از جمله آثار اونانیمیستی می توان رمان بلند «رادمردان» Les hammes de bonre volonte اثر ژول رومن را ذکر کرد که تحولات جامعه فرانسوی و بطور کلی جامعه اروپایی را در سالهای بین ۱۹۰۸ تا ۱۹۳۳ را با دیدی اونانیمیستی به تصویر کشیده است.

منبع:ساغر سکوت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۲۵
زهرا اسکندری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی